حیوانات خانگیراهنمای انجمن جهانی حمایت از حیوانات

مشكلات حیوانات بی‌سرپناه و روش های کنترل آنها

فصل اول کتاب راهنمای «انجمن جهانی حمایت از حیوانات» به حیوانات خانگی اختصاص دارد که در پنج بخش در این تارنما عرضه می شود.

بخش اول

نگهداری ازحیوانات خانگی در سراسر دنیا رایج است و در بسیاری از كشورها به خاطر تأثیر مثبتی كه آنها روی سلامت جسمی و روحی صاحبان خود دارند، محترم و محبوب به شمار می‌آیند.

نگهداری ازحیوانات خانگی (كه دراین راهنما به سگ و گربه محدود می‌شوند) در تمام دنیا رایج است و در بسیاری از كشورها به علت تأثیر مثبتی كه آنها بر سلامت جسمی و روحی صاحبان خود دارند محترم و محبوب شمرده می‌شوند. از حیوانات خانگی برای بعضی از كارها مثل شكار، مراقبت از گله ، جستجو و نگهبانی نیز استفاده می شود.

 

رابطۀ انسان و سگ حداقل به 14000 سال قبل و دوره ‌ای كه اجداد سگ‌های خانگی، گرگ بودند بر می‌گردد. شانس به دست آوردن غذا از زباله و ضایعات مواد غذایی، گرگ‌ها را به محل زندگی انسان‌ها نزدیك‌تر كرد؛ جایی كه ممکن بود آنها یک سیستم هشداردهندۀ مؤثر فراهم کرده باشند. پس از این مرحله است كه آنها به یاران شكار و حیوانات خانگی تبدیل شدند. اهلی شدن و خانگی شدن سگ‌ها این چنین آغاز شد و با پرورش نژادهای گلچین شده، در طی هزاران سال تغییرات چشمگیری در رفتار و خصوصیات جسمی آنها پدید آمد.

اهلی شدن گربه ها تنها 6000 سال قبل به وقوع پیوست و در ابتدا فقط به خاطر نقش آنها در كنترل جوندگان بود. هنوز هم بسیاری از گربه ‌ها این نقش را بازی می‌كنند اما موقعیت آنها به عنوان مصاحب واقعی انسان نیز چشمگیر است. با این حال نژاد آنها كمتر به وسیله انسان كنترل شده است. بنابراین گربه ‌های اهلی امروزی بسیار شبیه اجداد وحشی آفریقایی خود هستند.

متأسفانه از 600 میلیون سگی كه در دنیا وجود دارد تخمین زده می شود، تقریباً 80% بی ‌سرپناه باشند و درصد مشابهی از گربه‌ها نیز چنین وضعیتی دارند. مشكلاتی كه حیوانات بی ‌سرپناه برای سلامتی انسانها ایجاد می کنند، قابل توجه هستند. مثلاً هاری و آسیب‌هایی كه در اثر گازگرفتگی به وجود می‌آیند دو مورد از جدی‌ترین پیامدهای آن هستند. گذشته از آن، اغلب حیوانات بی‌سرپناه دچار مشكلات رفاهی جدی هستند و با گرسنگی، سرما، بیماری و ترس از تهاجم وحشیانه ـ هم از طرف انسان و هم از طرف سایر حیوانات ـ دست به گریبان می‌باشند. به این دلایل و هم اینكه بی‌ سرپناه‌ها بسیارجلوی چشم مردم هستند، جمعیت حیوانات خانگی بی‌سرپناه اغلب هم از طرف دولت و هم از جانب گروه‌ های حمایت از رفاه حیوانات مورد توجه خاص قرار دارد.

این فصل موضوعات مختلفی را مورد بررسی قرار می دهدكه برای شناخت جمعیت حیوانات بی‌سرپناه و مخصوصاً سرمنشأ پیدایش آنها، لازم است بدانیم. و امیدواریم پس از درك و فهم مطلب بتوانیم راهكارهای مؤثری برای كنترل جمعیت حیوانات بی‌سرپناه پیدا کنیم.

 

2ـ پیشینۀ مشکل حیوانات بی‌سرپناه

الف: «بی‌سرپناه» یعنی چه؟

«بی‌سرپناه» یك اصطلاح كلی است و به هر حیوان اهلی كه آزادانه و بدون نظارت انسان پرسه بزند اطلاق می‌شود. بی‌سرپناه‌ها برای بیشتر نیازهای اصلی خود مانند غذا به انسان وابسته هستند. اگرچه آن را غیرمستقیم و از میان زباله‌ها به دست آورند. به دلیل همین وابستگی است كه حیوانات بی‌سرپناه در داخل یا اطراف محل زندگی انسان‌ها پرسه می‌زنند.

«حیوانات محله» به گونه‌ای از حیوانات بی‌ سرپناه گفته می‌شود كه تحت مراقبت اهالی یك محلۀ خاص قرار دارند، اما هنوز هم اجازه دارند كه آزادانه پرسه بزنند.

حیواناتی كه بدون كمك جامعۀ انسانی زندگی و زادوولد می‌كنند «وحشی» نامیده می‌شوند و معمولاً در خارج یا حاشیۀ مناطق مسكونی انسان‌ها زندگی می‌كنند.

این اصطلاحات كه برای انواع مختلف حیوانات بی‌سرپناه ذكر شد می‌توانند به عنوان راهنما در نظر گرفته شوند، اگرچه بسیاری از حیوانات بین این تعریف‌ها قرار می گیرند.

 

ب ـ چرا بی‌سرپناه‌ها معضل محسوب می‌شوند؟

حیوانات بی‌سرپناه به دلایل زیادی می‌توانند معضل تلقی شوند: می‌توانند حامل بیماری‌هایی باشند كه به انسان یا سایر حیوانات قابل انتقال است (مثل هاری)، می‌توانند سبب تصادفات جاده‌ای شوند، شهروندان را مورد حمله و اذیت قرار دهند، به املاك و مستغلات زیان وارد كنند و محیط را آلوده سازند.

ضمناً نگرانی‌های زیادی هم در مورد آسایش خود حیوانات وجود دارد: بیماری، گرسنگی، تهاجم از سوی سایر حیوانات، اذیت و آزار توسط انسان به شکل خشونت، سوءاستفاده و روش‌های غیراخلاقی كشتن.

 

ج ـ بی‌سرپناه‌ها از كجا می‌آیند؟

هنگام رسیدگی به مشكل حیوانات خیابانی، لازم است بدانیم که این حیوانات از كجا می‌آیند و منشأ اصلی پیدایش آنها چیست؟ مالكیت غیرمسئولانۀ حیوانات، زاد و ولد كنترل نشده و قابلیت باروری محیط باید مورد بررسی قرار گیرند.

 

مالكیت غیرمسئولانۀ حیوانات

  • برخی افراد به حیواناتشان اجازه می‌دهند كه بدون نظارت آنها به گشت‌وگذار بپردازند. این حیوانات بعداً جزئی از جمعیت حیوانات بی‌سر پناه می‌شوند و باعث همان مشكلاتی می‌شوند كه حیوانات بی‌صاحب خیابانی بوجود می آورند.
  • بعضی از صاحبان حیوانات وقتی دیگر آنها را نمی‌خواهند در خیابان‌ رهایشان می‌كنند. این کار می‌تواند دلیل رایج تولد سگ های ناخواسته باشد.

 

پرورش كنترل نشده

  • ممكن است حیوانات صاحب‌دار مجاز به زاد و ولد كنترل نشده باشند كه این موضوع منجر به رهاسازی یا ظرفیت بیش از حد مراكز اسکان مجدد، می شود.
  • زاد و ولد در بین خود حیوانات بی‌سرپناه، نسل بعدی حیوانات بی‌سرپرست را به وجود می‌آورد. اگرچه میزان بقای حیواناتی كه بی‌صاحب به دنیا می‌آیند، ممكن است بسیار پایین باشد.
  • پرورش دهندگان و مراکز توله کشی، می‌توانند به مشكل ازدیاد حیوانات خانگی بیافزایند. مشکل وقتی بدتر می شود که این حیوانات در شرایط نامناسب پرورش داده شوند. چون ممکن است توله سگ ها و بچه گربه‌ها مریض و غیراجتماعی شوند و دیگر مناسب واگذاری نباشند و احتمالاً در معرض خطر رهاشدن قرار ‌گیرند.

 

قابلیت باروری

  • قابلیت باروری به تعداد حیواناتی كه یك محیط خاص می‌تواند نگه دارد و تغذیه كند مربوط می‌شود. میزان ظرفیت باروری به آماده بودن شرایط لازم ازقبیل آب و غذا، سرپناه و آب و هوای مناسب حیوان بستگی دارد.
  • در بیشتر موارد دسترسی به غذاست که عامل محدودكنندۀ میزان باروری می شود.
  • درجامعه‌ای كه میزان تحمل حیوانات بی‌سرپرست بسیار كم است، نحوۀ نگرش به حیوانات خیابانی می‌تواند‌ تأثیر قابلیت باروری بر میزان جمعیت حیوانات را تحت الشعاع قرار دهد.

 

«محصول نهایی» همۀ این سرمنشأها، جمعیت حیوانات بی سرپناه فعلی است. این حیوانات باید مورد بررسی قرار گیرند اما بدون در نظر گرفتن سرمنشأشان، هر گونه مداخله در میزان جمعیت فعلی حیوانات بی ‌سرپناه ، در درازمدت محكوم به شكست خواهد بود.

 

3ـ روش های کنترل حیوانات بی سرپناه

یک برنامۀ مؤثر برای کنترل درازمدت حیوانات بی سرپناه، نیازمند توجه به سه موضوع اصلی است: سرمنشأ حیوانات بی سرپناه، ظرفیت باروری محیط، و جمعیت فعلی حیوانات بی سرپرست.

 

الف: توجه به سرمنشأ حیوانات خیابانی

توجه به اینكه حیوانات بی‌سرپناه از كجا می‌آیند، مهمترین مسئله ‌ای است كه باید به آن پرداخت تا بتوان در درازمدت، تعداد حیوانات بی ‌سرپناه را كاهش داد. سه راه برای انجام این كار وجود دارد:

 

قانونگذاری، آموزش و عقیم سازی

قانونگذاری

قانونگذاری، هم شامل قوانین ملی یا اصلی است كه اصول اولیه كنترل حیوانات بی ‌سرپناه و حمایت از حیوانات را تنظیم می کنند و هم شامل آیین ‌نامه‌ هایی است كه جزئیات را ارائه می دهند و تفاوت‌ های محلی را می‌پذیرند. البته بدون ضمانت اجرایی، قانونگذاری بی‌ فایده خواهد بود. بنابراین همۀ قوانینی كه از تصویب می‌گذرند باید هم در سطح ملی و هم در سطح محلی از ضمانت اجرا برخوردار باشند.

  • ایده‌آل آن است كه قانون همۀ صاحبان حیوانات را ملزم به ثبت ‌نام وشناسایی آنها کند. این كار باعث می‌شود كه بتوان حیوانات گمشده را شناسایی كرده و به خانواده‌ هایشان بازگرداند و همچنین جریمه كردن صاحبانی كه همیشه غیرمسئولانه عمل می‌كنند میسر می‌گردد. فایدۀ دیگر ثبت ‌نام این است که می توان صاحبان این حیوانات را با پیشنهاد عقیم‌ سازی مجانی یا ارزان، به این كار ترغیب كرد.
  • قانون باید واکسینه کردن همۀ حیوانات علیه بیماری ‌هایی عفونی كه می‌توانند سلامت انسان را به خطر بیاندازند، را الزامی کند.
  • باید قوانینی علیه رها كردن سگ ها یا پرسه زدن بدون نظارت صاحبانشان، وضع شود.
  • برای مؤسسات پرورش حیوانات و پت شاپ ها باید الزاماتی قانونی مقرر شود تا اطمینان حاصل گردد: حیوانات از رفاه خوب و كافی برخوردارند و توله سگ‌ها و بچه گربه‌ها در شرایط خوب و بهداشتی پرورش می‌یابند و حیوانات خانگی خوبی از آب در خواهند آمد.
  • همچنین قانون  باید از حیوانات علیه ظلم، بی‌توجهی، و كشتن غیرانسانی حمایت كند.
  • اجرای قانون نیاز به همكاری بین پلیس، نمایندگان قانونی، اعضای جامعۀ دامپزشكی و جامعه دارد. برای اجرای قانون در سطح پایه می توان از مأموران رفاه حیوانات استفاده کرد.

 

 مسئولیت قانونگذاری بر عهدۀ دولت و مقامات محلی است. به هر حال سازمان های رفاه حیوانات می توانند برای تغییر در قانونگذاری مذاکراتی مؤثر داشته باشند و در توسعۀ آن نقش مهمی ایفا کنند. چنانچه قانونگذاری در جایگاه خودش باشد، فشار و حمایت از سوی سازمان های رفاه حیوانات می تواند به اجرای این قوانین کمک کند. موارد آزمایشات موفقیت آمیز، توسط سازمانهای رفاه حیوانات می تواند اطمینان ایجاد کند که از قانون درست استفاده شده است.

 

آموزش

آموزش همگانی، یك راه حل درازمدت برای كنترل حیوانات بی‌سرپناه است و می بایست هم بزرگسالان و هم كودكان را هدف قرار دهد. راه‌ های مختلفی برای آموزش مردم وجود دارد: ازجمله اطلاعات چاپ شده، رسانه ‌ها، اینترنت، مدارس و سخنرانی‌های عمومی.

 آموزشی كه هدفش كم كردن جمعیت حیوانات بی‌سروپناه است، باید دستکم به موارد زیر توجه کند:

  • نیازهای جسمی و روحی حیوانات خانگی
  • مسئولیت پذیری صاحبان كه شامل: ثبت‌نام، گرفتن اوراق شناسایی، واكسیناسیون و نظارت بر حیوان است.
  • مسئولیت نسبت به یك حیوان، تا زمانی كه او یا فرزندانش زنده هستند ادامه دارد.
  • مشكلات و راه‌ حل‌های حیوانات بی ‌سرپناه، ازجمله عقیم ‌سازی حیوانات صاحب دار و بی‌ سرپناه و خانه‌ یابی مجدد برای حیوانات ناخواسته و بی‌ سرپناه.

 

انجمن‌های حمایت از حیوانات می‌توانند در آموزش همگانی دربارۀ مالكیت مسئولانۀ حیوانات و مشكلات و راه‌ حل‌های جمعیت حیوانات بی‌ سرپناه نقشی اساسی داشته باشند. سرمایه‌گذاری برروی نسل بعدی بوسیله آموزش كودكان، می‌تواند با ارزش و در درازمدت فوق‌العاده مؤثر باشد. منابع آموزشی زیادی در دسترس هستند که برخی از آنها را می توانید در قسمت «سایر منابع» همین فصل بیابید.

عقیم‌ سازی حیوانات صاحب دار

عقیم‌ سازی حیواناتی كه صاحب دارند از مشكل توله سگ‌ها و بچه گربه ‌های ناخواسته ‌ای كه ممكن است به جمعیت حیوانات بی ‌سرپناه اضافه شوند، جلوگیری می‌ کند. این كار همچنین به سلامت خود حیوان کمک می کند  و شانس مبتلا شدن به بسیاری از بیماری‌ها از قبیل: پایومترا (چركی شدن رحم و تومورهای پستانی) را در آنها كاهش می‌دهد؛ هزینۀ از دست دادن انرژی در اثر زادوولد را از بین می‌برد و سرعت متابولیسم بدن را کاهش داده؛ بنابراین حیوان وزن مطلوبی پیدا می‌كند. از نظر رفتاری هم منافعی به همراه دارد كه ازجمله می‌توان به كم كردن پرسه‌ زنی در سگ‌های نر عقیم شده اشاره كرد.

انجمن‌های حمایت از حیوانات می‌توانند با آموزش دادن به عموم مردم دربارۀ اهمیت و فواید عقیم سازی كمك كنند. اگر یك كلینیك دامپزشكی برپا گردد كه خدمات دامپزشکی و عمل عقیم‌ سازی را مجانی یا ارزان انجام دهد، روشی بسیار کاربردی برای کمک صاحبانی است كه به غیر از این راه، توانایی درمان یا عقیم سازی حیوان خود را ندارند. فراهم كردن وسایل حمل و نقل و كمی كمك مالی برای پرداخت هزینۀ عمل در یك كلینیك خصوصی هم، راه حل مؤثری است. پناهگاه‌ هایی هم كه توسط انجمن‌های حمایت از حیوانات اداره می‌شوند باید حیوانات را تنها پس از عقیم شدن واگذار نمایند.

 

ب: كم كردن قابلیت باروری

كم كردن امكان باروری در محیط همیشه باید توأم با سایر روش‌های كم كردن جمعیت حیوانات بی ‌سرپناه مورد استفاده قرار گیرد. این كار از مهاجرت حیوانات در مناطق اطراف به سوی منطقه ای كه جمعیت حیوانات بی ‌سرپناه در آنها رو به كاهش است جلوگیری می‌كند.

ظروف زبالۀ ضد حیوان (مثلا آنهایی كه درب سنگین دارند، یا ظروف زباله ‌ای كه دور از دسترس حیوانات قرار می‌گیرند) و تخلیۀ منظم زباله در كم كردن قابلیت باروری محیط بسیار مؤثر است. مناطق خاص مشکل‌ سازی مثل پارك‌ها، مراكز شهری و جاده‌ های اصلی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود كه حیوانات بی ‌سرپناه برای جستجو به این مناطق وارد نشوند و در نتیجه هم میزان شكایات پایین بیاید و هم حیوانات از عبور و مرور سریع ماشین‌ها دور نگه داشته شوند. برنامه‌ های آموزشی همچنین می‌توانند به مردم كمك كنند كه عادت زباله‌ریزی در اماكن را تغییر دهند و آنها را تشویق كنند كه در این مورد مسئولانه‌تر عمل كنند.

 

ج : روش‌های كنار آمدن با جمعیت موجود حیوانات بی ‌سرپناه

راه‌ های زیادی برای كنارآمدن با جمعیت موجود حیوانات بی‌ سرپناه وجود دارد. سودمندی و قابل استفاده بودن هریك از این روش‌ها به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله: محیط، نحوۀ نگرش مردم محلی و آماده بودن منابع مالی.

 

بازگرداندن حیوانات گمشده به صاحبانشان

هر برنامه ‌ای كه برای جمع آوری حیوانات بی ‌سرپناه از خیابان ها، به مرحلۀ اجرا گذاشته می‌شود باید در نظر داشته باشد كه شاید بعضی از این حیوانات صاحب داشته باشند و پیش ‌بینی ‌های لازم برای بازگرداندن آن حیوانات به خانه‌ هایشان را انجام دهد. ثبت‌نام و تعیین هویت، این فرآیند را بسیار تسهیل می کند. در ضمن، باید به مردم در مورد آدرس و شماره تماس جایی كه برای این منظور در نظر گرفته شده است آگاهی ‌های لازم داده شود.

بهتر است حیوانات گمشده حداقل هفت روز در این محل‌ها نگهداری شوند تا صاحبانشان فرصت كافی برای مراجعه و پس‌گرفتن حیوانات خود داشته باشند.

 

یافتن خانۀ دیگر

اگر كسی برای پس‌گرفتن حیوان گمشده مراجعه نكرد آن وقت می بایست یك خانۀ جدید برای او پیدا کنیم. مركزی كه خدمات خانه‌ یابی را انجام می‌دهد باید شامل بخش‌های زیر باشد:

  • محیطی ایمن و تمیز و سالم كه نیازهای بیولوژیکی و روانی کلیۀ حیواناتی كه در آن مركز نگهداری می‌شوند، را تأمین کند.
  • قرنطینه برای همۀ تازه واردها، به منظور محافظت ساكنان مركز از ابتلا به امراض عفونی.
  • مراقبت‌های دامپزشكی و اقدامات پیشگیری از بیماری باید برای همۀ حیوانات مهیا باشد.
  • محدود کردن تعداد حیواناتی كه در آنجا اسكان داده می‌شوند برای جلوگیری از به خطر افتادن رفاه حیوانات ساکن فعلی.

 

WSPA با اكراه می‌پذیرد كه برای جلوگیری از به خطر افتادن رفاه حیوانات ساكن در مركز و دادن شانس خانه ‌یابی به حیوانات جدید، شاید لازم شود كه بعضی از حیوانات سالم خوابانده شوند. این مراكز ممكن است تصمیم بگیرند حیواناتی كه امكان خانه ‌یابی برای آنها کم است ـ مثل حیوانات پیر یا بسیار مهاجم ـ  را به روش مرگ ترحم آمیز، از بین ببرند.

هزینه های مراكز خانه ‌یابی بسیار بالاست و نیاز مستمر به پول دارند و به وقت فوق ‌العاده زیادی برای انجام كار نیاز دارند. جامعه بشری ایالات متحده (HSUS) پیشنهاد می‌كند انجمن‌هایی كه در فكر گشایش چنین مراكزی هستند باید مطمئن شوند كه هم برای ساخت تأسیسات اولیه و هم برای ادارۀ مركز به مدت یك سال بودجه كافی در اختیار داشته باشند. انتشارات HSUS در زمینۀ «مسائلی كه قبل از تأسیس پناهگاه باید مورد توجه قرار گیرند» حاوی توصیه‌های بسیار خوب و گرانبهایی است.

این موضوع هم باید مورد توجه قرار گیرد : مدت زمانی كه در مراكز خانه ‌یابی صرف می‌شود از زمانی كه انجمن برای انجام كارهای مهمتر از قبیل آموزش یا برگزاری کمپین در اختیار دارد كم می‌كند، و همین‌طور از مدت زمانی كه باید صرف تهیۀ پول شود. اسناد «سایر جایگزین های پناهگاه» در WSPA توصیه می کند کارهای دیگری انجام شوند که در پرداختن به رفاه حیوانات خانگی، مؤثرتر و کارآمدتر هستند.

 

مرگ با ترحم

مرگ با ترحم موضوعی است كه سبب بحث‌های همیشگی بین حامیان حیوانات شده است. در رابطه با اینكه چه موقع این کار انجام شود، ایده آل ها در مقابل واقعیت، غیرقابل توجیه هستند و منجر به اخذ تصمیمات اجتناب ناپذیری می شوند. چالش این است كه بدانیم چه موقع باید این کار انجام شود و چه زمانی می بایست اصول رفاه حیوانات را مراعات كرد.

مرگ با ترحم این طور تعریف شده است: بیهوشی سریع و بدون درد كه متعاقباً به ایست قلبی و تنفسی و در نتیجه مرگ كامل منجر شود. WSPA معتقد است كه كشتن حیوانات خانگی فقط باید با این شیوه انجام شود و تنها افراد مسئولی كه برای این كار دوره دیده و تربیت شده ‌اند مجاز به انجام آن هستند.

WSPA  عقیده دارد این کار زمانی قابل قبول است كه زندگی یك حیوان به علت بیماری، جراحت، یا مشكلات رفتاری از كیفیت پایینی برخوردار باشد. WSPA با مرگ ترحم آمیز حیوانات سالم به منظور جلوگیری از به خطر افتادن رفاه آنها یا سایر حیوانات با اكراه موافقت می کند.

بخش دوم این متن را اینجا بخوانید.

بیشتر نشان بده

مطالب مرتبط

دکمه بازگشت به بالا