حیوانات مزرعهراهنمای انجمن جهانی حمایت از حیوانات

پیشینۀ حیوانات مزرعه و دامداری متراکم

فصل دوم کتاب راهنمای «انجمن جهانی حمایت از حیوانات» به حیوانات مزرعه اختصاص دارد که در هشت بخش در این تارنما عرضه می شود.

 بخش اول

پیشینه 

 امروزه بیشترین نگرانی درباره رفاه حیوانات متوجه دامداری متراكم است. بیلیون‌ها حیوان مزرعه در سراسر دنیا پشت درهای بستۀ دامداری‌های متراكم پرورش داده می‌شوند. آنها به قفس انداخته می‌شوند، در زندان كوچك و شلوغ نگهداری می گردند، مجبور به رشد سریع و فوق‌العاده می‌شوند. بیش از توان جسمی‌شان به آنها فشار وارد می‌شود، تنها برای گوشت، شیر و تخم‌ مرغ بیشتر.

رشد سیستم ‌های دامداری متراكم در آمریكا و اروپا در نیمۀ دوم قرن گذشته اتفاق افتاد. مشخصۀ این سیستم‌ها تعداد زیادی از حیوانات مزرعه است كه در قفس‌ها و جایگاه ‌های كوچك به شكل متراكم و انبوه یا در سالن‌ها و طویله ‌های بدون پنجره پرورش داده می‌شوند. مظهر این روش‌های شناخته شدۀ دامداری متراكم چهارچیز است: جایگاه ‌های كوچك گوساله ‌های گوشتی، قفس‌ها و افسارهای پرواربندی خوك‌های حامله، پرورش متراكم مرغ گوشتی و قفس‌های پرورش جوجه برای مرغ‌های تخمگذار. این سیستم‌ها در سراسر آمریكا پراكنده و مورد استفاده هستند.

سه نوع از این سیستم ‌های شناخته شدۀ دهۀ 1960 ـ یعنی: جایگاه ‌های كوچك گوساله‌ های گوشتی، طویله ‌های پرواربندی خوك‌های ماده و قفس ‌های پرورش جوجه که در اتحادیۀ اروپا در حال اصلاح و بازنگری است، در سایر قسمت ‌های جهان حتی كشورهای در حال توسعه، به سرعت دارند پیشرفت می کنند.

مصرف گوشت در كشورهایی كه از نظر اقتصادی رو به رشد هستند مرتب در حال افزایش است. فشار برای تولید و فروش گوشت ارزان در سراسر جهان سبب گسترش دامداری متراكم در همه جای دنیا شده است. مردم، هم دركشورهای پیشرفته و هم در كشورهای در حال توسعه باید به سرمنشأ و مقدار گوشتی كه می‌خورند توجه داشته باشند و از پشتیبانی دامداری متراكم خودداری كنند.

دامداری متراكم نه تنها برای سلامتی و رفاه حیوانات مضر است، بلكه ثابت شده : در تعدادی از حوزه ‌های دیگر نیز دارای تأثیرات زیان‌بخش فراوان است و از آن‌جمله:

  • محیط: تولید آلودگی، تجمع زیاد فضولات حیوانی و گازهای گلخانه ‌ای
  • انحراف ژنتیكی: به علت گزینش نژاد برای پرورش نژادهای پرحاصل
  • سلامت انسان: بالابردن خطر بیماری برای مردم محلی و مقاوم شدن در برابر آنتی بیوتیك ها
  • پایین‌تر بردن سطح فقر: دامداری ‌های متراكم، كشاورزان كوچك را ورشکسته می‌كند و مخصوصاً در كشورهای در حال توسعه، سبب ایجاد فقر و بیكاری می‌شود.

  • امنیت غذایی: تكیه بر تكنولوژی و صنعت و بكارگیری و مصرف فراوان آب وغذا، به اندازه مؤسسات تولیدی كوچك محلی به كاهش سطح گرسنگی در جهان كمك نمی‌كند و در عین حال همیشه این خطر وجود دارد كه شیوع بیماری بین گروه‌ های عظیم حیوانات مزرعه كه در این مراکز جمع شده‌ اند سبب از بین رفتن آنها شود.

2 ـ دامداری متراكم

تعداد حیوانات مزرعه در سال 2004 عبارتند از:

     خوك 1/4 بیلیون

     مرغ 35/7 بیلیون

     گاو و گوساله 1/3بیلیون

     گوسفند 1/1 بیلیون

(منبع: ترنر، جی. 2005 رشد جهانی پرورش حیوانات)

ارقام بالا تعداد تقریبی حیوانات مزرعۀ جهان را در سال 2004 نشان می‌دهند. اكثریت آنها در دامداری‌ های متمركزی پرورش داده می‌شوند كه می‌توانند مشكلات شدید رفاهی برای حیوانات ایجاد كنند. در متن زیر به مقدمۀ كوتاهی دربارۀ این سیستم‌ها توجه فرمایید.

 در سراسر این فصل، نقل قول‌هایی از كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات، و سلف آن، كمیتۀ دامپزشكی و علمی كمیسیون اروپا آورده شده است. این نقل‌قول‌ها می‌توانند پشتوانۀ علمی باارزشی برای گفتگو و مبارزه درزمینۀ مشكلات مختلف رفاه حیوانات مزرعه باشند.

الف ـ خوك‌ها

در دامداری ‌های متمركز، خوك ‌های حامله معمولاً در جایگاه ‌های باریك و كوچكی كه در یک ردیف قرار دارند گذاشته می‌شوند و مجبورند تمام دورۀ حاملگی خود را كه 16 هفته به طول می ‌انجامد در همین جایگاه ‌ها سپری كنند. به این جایگاه ‌ها دكۀ پرواربندی یا جعبۀ بارداری گفته می‌شود. این جایگاه ‌ها به قدری كوچك و باریك هستند كه خوك ماده حتی نمی‌تواند به دور خود بچرخد.

در بعضی از دامداری‌ها، آنها با استفاده از زنجیرهای سنگین بسته می‌شوند. این کار روی رفتارهای طبیعی این حیوان باهوش تأثیر منفی گذاشته و موجب یأس و عصبانیت او می شود كه نتیجه ‌اش دست زدن به رفتارهای تكراری غیرطبیعی مانند گاززدن به میله‌ های آهنین است. تحقیقات عملی نشان می‌دهند كه طولانی شدن مدت اسارت، علاوه بر رفاه، سلامت حیوان را نیز به خطر می‌اندازد و باعث چلاقی، مشكلات مجاری ادرار، جراحات و صدمات پا و پوکی استخوان می‌شود.

دكه‌های پرواربندی و جعبه ‌های بارداری و زنجیر بستن خوك‌های باردار به علت بیش از حد ظالمانه بودنشان در فیلپیین، فلوریدا و اتحادیۀ اروپا ممنوع اعلام شده اند (اتحادیۀ اروپا زنجیر بستن خوك‌های ماده را از سال 2006 و دكه‌ ها و جعبه ‌های بارداری را از سال 2013 ممنوع كرده است).

گزارش رسمی كمیتۀ دامپزشكی و علمی كمیسیون اروپا به این نتیجه رسیده است كه:

دكه ‌های پرواربندی و جعبه ‌های بارداری از نظر رفاهی « آسیب های جدی » به خوك ماده وارد می‌كنند كه نشانه ‌های بارز آن به شكل رفتار كلیشه ‌ای، پرخاشگری لاینحل، نداشتن واكنش لازم در نتیجۀ عدم فعالیت، عضلات و استخوان‌های ضعیف و شرایط بالینی ذكر شده در بالا است.

خوك‌های ماده قبل از وضع حمل به دكه‌ های زایمان منتقل می‌شوند تا برای مراقبت و جلوگیری از له شدن بچه‌ها، مادرها را در اسارت نگه ‌دارند. اما به بچه خوك‌ها این امكان را می‌دهند كه برای شیرخوردن آزادانه به مادرشان دسترسی داشته باشند. دكه‌ های زایمان، غریزۀ قوی خوك‌های ماده را سركوب می‌كنند و جلوی ساخت لانه برای فرزندان را می گیرند. مطالعات رفتاری نشان می‌دهد كه خوك‌های ماده 24 ساعت قبل از زایمان دوست دارند برای آشیانه سازی كاه در اختیار داشته باشند تا بتوانند برای بچه‌ هایشان لانه درست كنند و آن را به غذا ترجیح می‌دهند.

با این وجود، راه‌ های دیگری هم برای جلوگیری از له شدن بچه خوك‌ها وجود دارد. مشكل خوك‌های مادۀ بدقواره و بسیار چاق در اثر پرورش گزینشی ایجاد می‌شود. بعضی از نژادها این مشكل را ندارند؛ بنابراین پرورش گزینشی برای حفظ ویژگی‌های مادر خوب، پایدارترین راه ‌حل است. اما حتی در سیستم پرورش خوك‌های چاق و بزرگ هم سیستم‌های جایگزین وجود دارند، برای مثال، زایمان بیرون از ساختمان و در سیستم‌ های سكونتی با حفاظ.

«خوك‌های ماده ترجیحاً باید گروهی نگهداری شوند» زیرا «روی هم رفته وقتی كه خوك‌های ماده در دورۀ بارداری بسته و زندانی نیستند، رفاه كلی آنها بهتر به نظر می‌رسد.»       كمیتۀ دامپزشكی وعلمی كمیسیون اروپا

 بچه خوك‌ها را حدود یک ماهگی از مادرشان جدا كرده و برای پرورش به آغل ‌هایی با كف سیمانی یا كركره ‌ای منتقل می کنند. عدم وجود بستر، یك مشكل رفاهی جدی و بزرگ است زیرا بستری مثل كاه، آسایش جسمی و حرارتی خوك‌ها را تأمین می‌كند و مفرّی برای جویدن، پوزه به زمین مالیدن و زیرورو كردن است و فیبر غذایی مورد نیاز را در اختیار این حیوان قرار می‌دهد. مورد نگران‌كنندۀ دیگر در رابطه با رفاه حیوانات در دامداری ‌های صنعتی پرورش خوك، بریدن دندان و دُم بچه خوك‌هاست.

در شرایط طبیعی، از شیرگرفتن به‌ تدریج انجام می‌شود و بین 17 ـ 13 هفتگی تكمیل می‌شود و از شیرگیری زودتر از موعد می‌تواند سبب استرس و مشكلات رفتاری گردد. این روند در هر بار حاملگی و زایمان تكرار می‌شود.

ب ـ مرغ گوشتی

مرغ‌های گوشتی، جوجه هایی هستند كه به خاطر گوشتشان پرورش داده می‌شوند. در سیستم‌ های متمركز، آنها در مرغداری ها و سوله ها كنار هم انباشته می‌شوند و از نظر نژادی طوری گزینش و پرورش داده شده ‌اند كه به سرعت رشد می‌كنند و تنها در طول پنج الی شش هفته به وزن مناسب برای كشتار می‌رسند. این میزان رشد آنقدر زیاد و بیش از اندازه است كه بیشتر این مرغ‌ها از ضعف پا رنج می‌برند زیرا بدنشان آنقدر سریع رشد می‌كند و بزرگ می‌شود كه پاهایشان تحمل آن وزن را ندارند. آنها همچنین از ناراحتی قلب و ریه در رنج هستند چون که سرعت رشد اعضای بدن با خود بدن تناسب نداشته و تحمل این رشد بی رویه را ندارد.

آنها همانطور كه رشد می‌كنند، کل محیط مرغداری را اشغال می‌كنند. شلوغی محیط امكان حركت و فعالیت بدنی را از حیوان سلب می‌كند. ضعف پا به معنای آن است كه غالباً تعدادی از آنها قادر به رسیدن به آبخوری یا دانه ‌خوری نیستند و بنابراین می‌میرند. بقیه در اثر نشستن روی فضولات خود از تاول سینه، سوزش زانو و بیماری‌های پوستی در عذاب هستند.

كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات، همانقدر كه ازدحام و شلوغی بیش از حد مرغداری ها و سوله های پرورش مرغ گوشتی را محكوم می‌كند ، موارد زیر را تصریح می کند:

1 ـ رشد سریع كه به ناراحتی قلبی و ناتوان شدن پاهای حیوان منجر می‌شود «علت اصلی بد بودن رفاه مرغ‌های گوشتی در این سیستم هاست.»

2 ـ گرسنگی مزمن كه از طرف پرورش‌دهندگان مرغ‌های گوشتی به آنها تحمیل می‌شود، این كه می‌گویند این حیوانات «زیادی گرسنه‌اند» و آن «محدودیت جدی تغذیه… نتیجه‌اش مسائل رفاهی غیرقابل قبول است.»

از آنجایی كه نژاد مرغ‌های گوشتی برای رشد سریع گزینش شده است، آنها به میزان زیادی غذا نیاز دارند و باید بهشان اجازه داده شود هرقدر كه می‌خواهند بخورند و به همین دلیل بسیاری از آنها در همان هفته ‌های اول به چاقی، مشكلات مربوط به استخوان‌بندی و اسكلت و ناراحتی قلبی دچار می‌شوند. این موضوع برای تولیدكنندگان حیوانات اهلی مشكل ایجاد می‌كند چون آنها باید این پرندگان را تا رسیدن به مرحلۀ بلوغ جنسی و قابلیت تولید مثل نگه دارند. برای رسیدن به این هدف، كارخانه به آنها غذای كمتری می‌دهد؛ حدود یك دوم ـ یك چهارم آنچه آنها «به طور طبیعی» باید بخورند. و این مسأله سبب می‌شود كه آنها همیشه گرسنه، درمانده، و تحت فشار روحی باشند.

 

«بیشتر مشكلات رفاهی‌ كه به مرغ‌های گوشتی تحمیل می‌شود نتیجه عزم این صنعت در فشار واردكردن به این پرندگان ـ بیشتر از طریق پرورش گزینشی ـ برای رشد هرچه سریع‌تر است.»           كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات

ج ـ مرغ‌های تخمگذار

بیشتر مرغ‌های تخمگذار در تمام طول مدتی كه تخم می گذارند، درون قفس نگهداری می‌شوند. در هر سالن بیش از 90000 پرنده (یا بیشتر) نگه داشته می‌شود و قفس‌ها بین چهار تا نه ردیف روی هم قرار گرفته ‌اند. تعدادی مرغ در این قفس‌های كوچك در كنار هم نگه داشته می‌شوند و هر مرغ فضایی كمتر از یک صفحه کاغذ در اختیار دارد. در این جای تنگ، مرغ‌ها حتی نمی‌توانند بال‌های خود را از هم باز كنند. آنها از مشکلات درد پا رنج می برند. بدنشان دائم به دیوارۀ سیمی قفس سائیده می شود و از ریزش پر، خراش وکبودی بدن، عذاب می کشند.

كمیتۀ دامپزشكی و علمی كمیسیون اروپا نتیجه‌گیری كرد كه:

«قفس‌های جوجه‌كشی برای این پرندگان محیطی خشك و بی‌بار و بر است… كاملاً روشن است كه به علت كوچك بودن اندازه و خشك و خالی بودن، قفس‌های جوجه‌كشی به شكلی كه امروزه از آنها استفاده می‌شود، معایب فراوانی برای رفاه این مرغ‌ها دارند.»

اتحادیۀ اروپا،  قفس‌های جوجه‌ كشی را از سال 2012 ممنوع اعلام كرده است.

یك مرغ شاد، مرغی است كه بتواند: آزادانه بگردد و كندوكاو كند، فعالیت بدنی داشته باشد، پروبال خود را با نوكش تمیز كند. خاك بازی کند، هر وقت احساس خطر كرد روی بلندی بپرد و به آنجا پناه ببرد و برای تخمگذاری آشیانه بسازد. همۀ این چیزها از مرغ‌های تخمگذاری كه تمام عمر كوتاه خود را در قفس‌های تنگ و پر ازدحام می‌گذرانند، دریغ می‌شود.

رفاه مرغ تخمگذار، با توانایی او در انجام رفتار طبیعی ارتباط مستقیم دارد.

به منظور كاهش صدمات ناشی از نوك‌زدن‌های مكرر، كه در اثر خشم و كسالت ناشی از اسارت در مرغ‌ها اتفاق می ‌افتد، عملاً قسمتی از نوك همۀ مرغ‌های تخمگذار بریده می‌شود.

چیدن نوك پروسۀ دردناكی است كه لازمه‌اش بریدن استخوان، غضروف و بافت نرم است. این کار از اول ژانویه سال 2011 به طور كامل در بریتانیا ممنوع شده است.

یكی دیگر از مشكلات شدید رفاهی، پرریزی اجباری است. در شرایط تجاری، مرغ‌ها پس از یك سال تولید، تخم کمتری می گذارند و به طور طبیعی در معرض پرریزی سالیانه قرار می‌گیرند. پرریزی اجباری كه طی آن مرغ‌ها تا بیش از 18 روز گرسنه نگه داشته می‌شوند، سیستم بدن پرنده ها را دچار شوك می‌كند و آنها را وا می‌دارد كه با سرعتی غیرطبیعی شروع به پرریزی كنند. به این ترتیب مرغ‌ها به اجبار و سریع‌تر از آنچه كه به طور طبیعی اتفاق می‌افتد وارد چرخۀ دیگری از تخمگذاری می‌شوند. این كار هم اكنون در بریتانیا ممنوع است و به ندرت در اروپا انجام می‌شود. ولی هنوز هم در بخشهایی از آسیا و ایالات متحده اتفاق می‌افتد.

سه چهارم از چهار بیلیون مرغ تخمگذار دنیا در قفس‌های پرورش مرغی كه بین 3 تا 25 مرغ در آنها نگهداری می‌شود زندانی هستند. (اطلاعات آماری فائو = سازمان خواربار و كشاورزی وابسته به سازمان ملل متحد)

د ـ گاوهای پرواری

«گاو و گوسفندها دارای حواس و توانایی‌ یادگیری بسیار پیشرفته ای هستند. اگرچه علائم درد ممكن است در آنها كمتر از سایر گونه‌ها یا انسان آشكار باشد، اما به نظر می‌رسد كه گاو و گوسفند قابلیت احساس درد را دارند و سیستم عصبی آنها درست شبیه سایر حیوانات و انسان است.»   كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات

بسیاری از مردم تصور می‌كنند كه گاو و گوسفندها در چراگاه‌ ها پرورش می‌یابند، اما در واقعیت بسیاری از كشورها (از جمله ایالات متحده) قبل از كشتار برای «مرحلۀ نهایی» از خوراك‌گاه یا محل تغذیه استفاده می‌كنند. براساس مطالعه ‌ای كه به وسیلۀ فائو (سازمان خواربار و كشاورزی جهانی وابسته به سازمان ملل متحد) و مؤسسۀ آمریكایی پیشرفت بین‌المللی و بانك جهانی ترتیب داده شده بود، مشخص شد كه چهل و سه درصد از گاو و گوساله‌ هایی كه برای گوشتشان در جهان پرورش داده می‌شوند از این خوراك‌گاه‌ ها می‌آیند.(دام و محیط: یافتن تعادل 1997)

خوراك‌گاه‌ ها محوطه ‌های خشك و لم یزرعی هستند كه حیوانات به شكل انبوه در كنار هم انباشته می‌شوند و با یك رژیم غیرطبیعی با غلات تغذیه می‌شوند. این كار به سرعت وزن دام را بالا می‌برد اما از چریدن عادی، رفتارهای متعارف غذا خوردن و نشخوار كردن جلوگیری می‌كند و از كاركردن فیزیولوژیكی شكم نیز ممانعت به عمل می ‌آورد. این جایگاه ‌ها خالی از سبزی و علف هستند و گله مجبور است تا زانو درون گل و لای و فضولات خود فرو رود و بایستد كه در نتیجه منجر به ناراحتی‌های پا در حیوان می‌شود و ناراحتی پا در اثر تغییرات فیزیولوژیكی، دائم وخیم‌تر و بدتر می‌شود. در این شرایط شلوغ و غیربهداشتی، سلامتی و جلوگیری از نشر بیماری‌ها تنها با دادن دائمی آنتی بیوتیك‌ها تأمین می‌شود. استفادۀ مداوم از آنتی‌بیوتیك‌ها برای دام‌ها، امروزه به طور گسترده، یكی از عوامل خطرساز برای سلامت انسان‌ها تشخیص داده شده است. استفادۀ زیاد از آنتی‌بیوتیك سبب رشد باكتری‌های مقاوم در برابر آنتی‌بیوتیك‌ها می‌شود كه می‌تواند انسان را نیز درست به اندازۀ دام مورد تهدید قرار دهد.

در بسیاری از كشورها از جمله ایالات متحدۀ آمریكا، میزان رشد دام‌ها به وسیلۀ دادن هورمون‌های مصنوعی افزایش داده می‌شود. این کار بیشتر روی فیزیولوژی و رفتار حیوانات تأثیر می گذارد زیرا آنها هورمون‌های جنسی هستند و احتمالاً در رفتار اجتماعی مشکل ایجاد می‌كنند. این مشكلات با تركیب حیوانات ناشناس و غریبه آغاز می‌شود و با قراردادن تعداد انبوهی از گروه‌ های هم‌سن در كنار هم در محوطه‌ های پر ازدحام و شلوغ بدتر می‌شود. یكی از بدترین این مشكلات «به زور جفت‌گیری كردن» است كه در آن چند رأس از گاوها به طور پیوسته و مکرر بر گاوی سوار می‌شوند و با او جفت‌گیری می‌كنند. حتی گاهی اوقات حیوانی كه زیاد سوارش شده ‌اند، می‌میرد و یا دچار شكستگی پا می‌شود و اجباراً كشته می‌شود.

یكی دیگر از مسائل رفاهی این خوراك‌گاه‌ ها، بی‌ حفاظ بودن آنهاست. این جایگاه‌ ها هیچ سقفی ندارند كه حیوانات در مقابل باران یا آفتاب تند به زیرش پناه ببرند. وقتی هوای منطقه ‌ای كه این محوطه‌ها در آن قرار دارند خیلی گرم ‌شود، دام‌ها به شدت از تابش مداوم آفتاب رنج می‌برند و دچار استرس می شوند و یا بخاطر اسارت در محوطه‌هایی كه دائم خیس هستند، عذاب می‌كشند. پس از باران‌های شدید، میزان گل و لای در این جایگاه ‌ها آنقدر عمیق می شود كه دام‌ها قادر به درازكشیدن نیستند و از كمبود امكان استراحت رنج می‌برند.

عمر طبیعی دام‌ها 25 ـ 20 سال است. در حالی كه گوساله‌ های گوشتی بین 10 ـ 6 ماهگی از شیر گرفته می‌شوند. بین 5 ـ 3 ماه در چراگاه زندگی می‌كنند. بین 5 ـ 4 ماه در خوراك‌گاه پروار می‌شوند و در 20 ـ 15 ماهگی ذبح می‌شوند.

«نژادهای گاو گوشتی برای تولید بالای گوشت گزینش می‌شوند. این نژادها غالباً با فشار عضلانی روبرو هستند كه می‌تواند در پای آنها اختلال ایجاد کند و مشكلاتی در زایمان بوجود آورد و منجر به كاهش عمر گردد.»     كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات

هـ  ـ گاوهای شیری

با گزینش نژادی و رژیم غذایی غیرطبیعی غلات، گاوهای شیرده وادار می‌شوند كه از حد و مرز طبیعی شیردادن عبور كرده و مقادیر عظیمی شیر تولید كنند كه معمولاً این مقدار ده برابر اندازۀ طبیعی است.

گاوها را در سنین بسیار پایین مجبور به زاد وولد می‌كنند، گوساله ‌ها یك روز پس از تولد از مادرانشان جدا می شوند. گاو مادر از ضربۀ عاطفی جدا شدن از گوساله‌ اش به شدت رنج می‌برد و غالباً تا روزها پس از آن ماغ می‌كشد و فریاد می‌زند. شیر گاو حدود 8 ماه  دوشیده می‌شود و سپس دوباره آبستنش می‌كنند.

این چرخه معمولاً دو تا سه بار تكرار می‌شود، تا وقتی كه گاو مریض می شود و دیگر سودآوری ندارد. در این مرحله، گاو از نظر فیزیولوژیكی «خسته و فرسوده» است و دیگر قادر نیست پا به پای «تقاضاهای اقتصادی» پیش برود. گاوهای شیری معمولاً پس از چهار تا پنج سال، علیرغم آنكه عمر طبیعی آنها بیش از 20 سال است، كشته می‌شوند.

« اگر به گاوها اجازه داده شود، رابطۀ عاطفی نزدیك و ماندگاری با گوسالۀ خود برقرار می‌كنند. در حالت طبیعی، از شیر گرفتن یك جریان تدریجی و آهسته است كه چندین ماه به طول می‌انجامد.»       كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در ارتباط با سلامت و رفاه حیوانات

سایر مسائل رفاهی نگران‌كننده عبارتند از:

  • گزینش نژادی و پرورش گاوهایی كه دارای پستان‌های بسیار بزرگ هستند كه موجب چلاقی پای عقب می‌شود.
  • تغذیۀ بیش از حد با غذاهای نشاسته ‌ای و غذاهایی كه دارای پروتئین بالا هستند كه موجب مشكلات هاضمه شده و به التهاب سُم (لامی نیتیس) منتهی می‌شود و بسیار دردناك است.
  • مسكن بد و بی ‌روح در طویله‌ های اتاقك ‌بندی شده
  • میزان غیرقابل قبول التهاب پستان: عفونت دردناك نوك پستان
  • میزان بالای چلاقی
  • استفاه از BST، گونه ‌ای از هورمون رشد گاوی كه با استفاده از مهندسی ژنتیك برنامه‌ ریزی شده است تا میزان تولید شیر را افزایش دهد. استفاده از این هورمون هنوز در بعضی از كشورها رایج است اما در اتحادیۀ اروپا ممنوع شده است.

و ـ بوقلمون‌ها

بوقلمون‌ هایی كه در سیستم ‌های متمركز پرورش داده می‌شوند معمولاً در سالن های تاریكی نگهداری می‌شوند كه بیش از 25000 عدد از آنها را به شكل انبوه در خود جا می‌دهند. آنها از نظر نژادی طوری گزینش شده ‌اند كه به سرعت وزنشان اضافه شود. این مسأله موجب مشكلاتی شبیه به مشكلات مرغ گوشتی می‌شود و علاوه بر آن امكان جفت‌گیری به شكلی طبیعی را از آنها سلب می‌كند. بنابراین تلقیح مصنوعی به تكرار مورد نیاز است. چیدن نوك در همۀ بوقلمون‌ها و كشیدن ناخن پا در بوقلمون‌های پرورشی نر امری رایج و متداول است.

بوقلمون‌های پرورشی معمولاً در سنین 12 و 26 هفتگی كشته می‌شوند. در طبیعت بوقلمون می‌تواند تا 10 سال عمر كند. دركشتارگاه، قبل از آنكه به وسیلۀ ضربه زدن بیهوش شوند، بوقلمون‌ها از پاهایشان به شكل وارونه آویزان می‌شوند و باید 6 دقیقه در این حالت بمانند تا به مرحلۀ بیهوشی برسند (DEFRA 2001). با وزن سنگینی كه دارند، این مرحله باید با رنج و عذاب فوق ‌العاده ‌ای همراه باشد.

ز ـ اردك‌ها و غازها

 اردك‌ها و غازها برای تخم، گوشت و پرشان پرورش داده می‌شوند. آنها از نظر نژادی طوری گزینش می‌شوند كه در حداقل زمان، بیشترین وزن را به دست آورند. این موضوع برای سلامتی آنها سبب مشكلات و ناهماهنگی‌هایی می‌شود. زندانی بودن در قفس هم می‌تواند منجر به آسیب‌های جناغ‌ سینه و شكستگی‌ های استخوان گردد و هم در اثر تماس با كف قفس در پای آنها جراحاتی ایجاد کند.

اردك‌هایی كه در قفس‌ های جوجه ‌كشی زندگی می‌كنند به سختی قادر به حركت كردن، دور خود چرخیدن، یا بازكردن بال هایشان هستند. آنها نمی‌توانند با نوك خود پر و بالشان را تمیز كنند، فعالیت بدنی داشته باشند و به نحو طبیعی ارتباط برقرار كنند. و از همه مهم تر، آبی كه بتوانند در آن شنا كنند و پروبال خود را تمیز كنند از آنها دریغ می‌شود.

به علت شرایط استرس ‌آور، بسیاری از اردك‌ها و غازها به خاطر ناراحتی عصبی پرهایشان را می‌كنند. برای جلوگیری از این كار، گاه بخشی از قسمت بالایی و حساس نوك پرنده بریده می‌شود. بسیاری از غازهایی كه این عمل روی آنها انجام می‌شود در اثر عفونت یا گرسنگی می‌میرند. یكی دیگر از مسائل مهم نگران‌كنندۀ رفاهی در مورد غازها و اردك‌ها با زور غذا دادن به آنها برای تهیه فویه گرس است.(توضیح مترجم: نوعی غذایی سنتی فرانسوی که از کبد چرب غاز درست می شود) (لطفا به قسمت غذاهای عجیب نگاهی بیاندازید).

ح ـ قطع عضو

قطع عضو به تغییرات و اصلاحات جسمانی گفته می‌شود كه توسط دامپزشكان و دانشمندان با استفاده از عمل‌های جراحی مختلف صورت می‌پذیرد. سالانه میلیون ها حیوان پرورشی قطع عضو می شوند. بیشتر این عمل‌های جراحی دردناك بدون استفاده از داروی بی‌حسی انجام می‌شود.

قطع عضو، تلاش برای آن است كه به عوض تغییر دادن سیستم در جهت تأمین نیازهای حیوانات، آنها را درون یك سیستم نامناسب جا بیاندازیم.

قطع عضو شامل موارد زیر است:

  • اخته كردن بره ها، بچۀ خوك ها و گوساله ها
  • بریدن دم در بچۀ خوك ها و گاوها
  • چیدن نوك و كشیدن ناخن پا در مرغ‌ها و بوقلمون‌ها
  • برداشتن تاج خروس ها
  • كوتاه كردن دندان بچه خوك ‌ها
  • داغ زدن گوساله ها و كره ‌اسب‌ ها برای علامت‌ گذاری

كمیتۀ دامپزشكی و علمی كمیسیون اروپا تأكید كرده است كه اخته كردن موجب درد و عذاب فوق ‌العاده زیادی در خوك‌ها می‌شود و باید حتی الامكان از آن خودداری شود.

بخش دوم حیوانات مزرعه را اینجا بخوانید.

بیشتر نشان بده

مطالب مرتبط

دکمه بازگشت به بالا