شكار و دام گذارى
بخش دو حیوانات وحشی
شكار كردن: از نظر تاريخى شكار كردن براى بقاى انسان ضرورى بود اما در بيشتر جوامع مدرن كنونى، دیگر نیازی به شكار نیست و فقط ابزارى براى تجارت و يا سرگرمى است.
شكار حيوانات مخصوصاً حيوانات وحشى براى تهيۀ غذا، تفريح، افتخار، ورزش، يا تجارت محصولات، توسعه يافته است. به حيواناتى كه به اين دلايل صيد مى شوند، «حيوانات شكار» گفته مى شود. شكار كردن همچنين براى كنترل «آفات جانورى» و يا ابزاری جهت مدیریت حیات وحش برای پايين نگهداشتن جمعيت آنها در مناطقى كه تعدادشان بیش ازگنجايش منطقه شده است، يا حيوانات خاصی كه براى انسان ها ايجاد خطر و مزاحمت مى كنند، به كار مى رود.
به هر حال، شكار اغلب شكلى از نابود كردن حيوانات براى سرگرمى است. و مى تواند تعادل طبيعت را زمانى كه نيازى به كنترل جمعيت بيشتر گونه هاى جانورى نيست به خطر اندازد. حيوان قبل از شكار شدن مورد تعقيب قرار مى گيرد و بخاطر فشار روحى جدا شدن از گروه و سوق داده شدن به يك محيط جديد رنج و عذاب زيادى متحمل مى شود. شكار كردن اغلب منجر به جراحت هايى در حيوان مى شود، بدون آن كه او را بكشد و در نتيجه حيوان با مرگى طولانى از بين مى رود.
در آمريكا، قانون كمك فدرال به احیای حیات وحش به وسيلۀ بستن ماليات غيرمستقيم بر تفنگ و مهمات و لوازم ماهيگيرى، براى آژانس هاى دولتی حيات وحش تأمین بودجه می کند و این وجوه بعداً بین آژانس های دولتی حیات وحش توزیع می شود. هرچه مجوزهاى شكار بيشتری فروخته شود، آن ايالت بودجه بيشترى از این قانون دريافت مى كند. بنابراين آژانس هاى دولتی حيات وحش تشويق مى شوند شرايطى ايجاد كنند كه حيوانات «شكار» جمعيتشان زياد شود تا بتوانند شكار ورزشى ترتيب دهند. حيوانات شكارگر از قبيل: روباه ها، كايوت ها و گرگ ها مکرراً كشته مى شوند تا حيواناتی از قبيل: موس ها (گوزن بومى آمريكاى شمالى)، آهوها، كاريبوها (نوعى گوزن آمريكايى) و پرندگان براى شكار باقى بمانند.
در آمريكاى شمالى هزاران كلوپ اسلحه و مهمات وجود دارند و همینطور صدها گروه که شکار را تشویق و حمایت می کنند. بعضى از آنها مخصوصاً در كار تشويق شكار گونه هاى كمياب و در خطر انقراض حيات وحش در سراسر دنيا هستند. سافاری شکار، نوعی شكار ورزشى پیشرفته است كه سفرهاى مفصلی به آفريقا، هند و ساير مكان ها را جهت تعقیب و گریز و کسب افتخار، برنامه ریزی می کند.
در بريتانيا، بحث انگيزترين نوع شكار، شكار روباه به وسيله گله اى از سگ هاى تازی است كه گروهى اسب سوار آنها را دنبال مى كنند. شکار روباه هم مانند ساير انواع شكار، ورزشی خونين است. كانون خرابكاران شكار (HSA) در سال 1963 تأسيس شد. خرابكاران شكار با ايجاد اختلال، شكار را به هم مى زدند تا از كشته شدن حيوانات در شكارهاى ورزشى جلوگيرى كنند. HSA اولين سازمانى بود كه به طور اصولی با شكارهاى برنامه ريزى شده حيوانات ـ كه تحت عنوان ورزش انجام مى شد ـ مقابله کرد، مخصوصاً شكار روباه با استفاده از سگ هاى شكارى.
در فوريۀ 2002 پارلمان اسكاتلند شكار با سگ را غيرقانونى اعلام كرد و سرانجام پس از 80 سال مبارزه، ممنوعيت شكار با سگ در پارلمان بريتانيا به تصويب رسيد. هم اكنون شكار با سگ در بريتانيا و ويلز غيرقانونى است.
شكار حيوانات محصور نوعى تجارت در زمين هاى خصوصى است كه از شكارچيان در ازاى كشتن حيوان اسيرى كه در داخل يك محوطۀ محدود، زندانى است مبلغى گرفته مى شود. اين نوع شكار در سال هاى 1960 در آمريكاى شمالى شروع شد و تحت عناوين مختلفى از قبيل: «شكارگاه خصوصی»، «مراتع شکار» يا «منطقه اختصاصى براى تيراندازى» تبليغ شد. شكار حيوانات محصور در زمين هايى با وسعت هاى مختلف از 4000 متر گرفته تا 25000 متر انجام مى گيرد. حيوانات يا در قفس و يا در محوطه هاى نرده كشى شده مورد هدف قرار مى گيرند. در ساير موارد ممكن است در محل غذاخوردنشان مورد اصابت گلوله قرار گیرند. قيمت شكار از چند صد دلار تا چند هزار دلار برای هر لاشه متفاوت است. براى مثال يك شكارگاه خصوصى در آمريكا براى كشتن يك قوچ 350 دلار، براى يك گراز روسى 450 دلار، براى يك آهو 750 دلار، براى یك بوفالو 3000 دلار و براى يك گوزن شمالی 5500 دلار از شكارچى مى گيرد. در صورت در خواست شکارچی بعضى از حيوانات كمياب هم فراهم مى شوند. بعضى از اين شكارگاه هاى خصوصى براى كشتن شير يا كرگدن تا 20هزار دلار از شكارچى مى گيرند.
حيوانات اين شكارگاه ها يا در اسارت پرورش داده مى شوند و از پرورش دهندگان حيوانات خريدارى مى شوند يا حيوانات بازنشستۀ سيرك ها و باغ وحش ها هستند. شكار كردن حيوانات محصور، مشوقی است برای باغ وحش ها و پرورش دهندگان حيوانات كمياب، که به پرورش بیش از حد حیوانات بپردازند. باغ وحش ها و پرورش دهندگان حيوانات كمياب مى توانند حيوانات اضافى خود را مستقيم يا غيرمستقيم به اين شكارگاه ها بفروشند.
از آنجايى كه بيشتر اين حيوانات به دست انسان پرورش يافته اند، تقريباً اهلى هستند و در نتيجه وقتى كسى با تفنگ به آنها نزديك مى شود فرار نمى كنند. ممکن است بقیه را به تير چوبی ببندند يا قبل از شكار به آنها دارو دهند. صاحبان اين كسب، پيروزى كامل شكارچيان را با تبليغ «اگر نكشتيد، پولى ندهيد» تضمين مى كنند. از آنجايى كه حيوانات در محيطى محصور هستند، چه محوطه كوچك باشد و چه بزرگ، كشته شدنشان اجتناب ناپذير است. و اين درست برعكس اصل «تعقيب منصفانه» در اصول اخلاقی چرخۀ شكار محسوب مى شود.
اين موضوع، بسیار محرز شده است كه نگهداشتن حيوانات در محوطه هاى متمركز باعث افزایش انتقال بيمارى هاى مسرى مانند: تب مالت، سل و بيمارى هاى تحليل برندۀ مزمن (مثل بيمارى جنون گاوى) مى گردد. همۀ اين بيمارى ها مى توانند از جايى به جاى ديگر انتقال داده شوند و نهايتاً حيات وحش را نيز آلوده سازند.
شكار حيوانات محصور به ساير كشورها مثل آفريقاى جنوبى نيز راه يافته است. جایی كه مبارزاتى عليه اين سوءاستفادۀ غير اخلاقى و ظالمانه از حيات وحش غنى اين سرزمين در حال انجام است.
تله گذارى نسبت به ساير روش هاى شكار به وقت و انرژى كمترى نياز دارد و در مقايسه، از دید شكارچى امن تر و بى خطرتر است. تله گذاری اخلاقی براى معالجه كردن حيوانات يا انتقال آنها به جاى ديگر، مورد استفاده قرار مى گيرد. اما بيشتر تله گذارى ها براى تجارت پوست انجام مى شود كه بسيار غيرانسانى و ظالمانه است.
چهار نوع تلۀ اصلى وجود دارد: پاگير، کانی بی یر، کمند، و قفس. تلۀ پاگير بيش از انواع ديگر مورد استفاده قرار مى گيرد. حتى انجمن محافظه كار و سنتى دامپزشكى آمريكا هم، تلۀ پاگير را «غير انسانى» ناميده است.
تلۀ پاگير از دو آرواره، يك فنر و ماشه اى كه در وسط قرار گرفته ساخته شده است. وقتى پاى حيوان روى ماشه قرار مى گيرد، تله به دور پايش بسته مى شود و حيوان را در آن نقطه نگه مى دارد. آرواره ها بالاى پا به هم چفت مى شوند تا حيوان نتواند فرار كند. معمولاً براى كشاندن حيوان به نقطۀ مورد نظر از طعمه استفاده مى شود و يا تله بر سر راه حيوان قرار داده مى شود.
تله باعث ايجاد استرس شدید و آسیب جدی در حیوان مى شود. حيوان با هر تلاشى كه براى خلاصى خود انجام مى دهد بيشتر به خودش صدمه مى زند. با گاز زدن به تله، دندان هايش مى شكند و دهانش زخمى مى شود و حتى گاهى پايى را كه در تله گیرافتاده است آن قدر مى جود تا كنده شود. چنين حيوانى حتى در صورت رهايى، اغلب در اثر عفونت مى ميرد و اگر نتواند فرار كند ممكن است در اثر شوك، خونريزى، اُفت دمای بدن، از دست دادن آب بدن و يا خستگى، پيش از آنكه تله گذار روزها و هفته های بعد به آنجا سر بزند، بميرد. همچنين ممكن است حیوانِ گیر افتاده، توسط ساير حيوانات شكار يا مثله گردد.
تلۀ پاگير در سطح جهان ظالمانه شناخته شده و استفاده از آن در بيش از 80 كشور دنیا من جمله اتحاديۀ اروپا ممنوع اعلام شده است.
تلۀ «كانى بى ير» نيز به همان نسبت غيرانسانى است. حيوان بايد با گول زدن يا راهنمايى، به نقطۀ صحيح كشانده شود تا ماشۀ تله چكانده شود. اين تله به نحوى ساخته شده است كه معمولاً به پشت گردن ضربه مى زند و ستون فقرات را در خود مى گيرد و مى شكند. تأثير بايد فورى باشد و به يك مرگ آنى منجر شود، اما اگر حيوان در جاي مناسب قرار نگرفته باشد تله آنطور كه مورد نظر است عمل نمى كند. حيواناتى كه قبل از آمدن تله گذار نمى ميرند، اغلب پيش از آنكه به طرزى غيرانسانى كشته شوند مدت زيادى عذاب مى كشند. سپس تله گذاران آنها را به وسيلۀ چماق، غرق كردن در آب، خفه كردن و غيره… مى كشند تا پوستشان لطمه نبيند.
با آنكه تله هاى جايگزين دیگری مثل تلۀ پاگير لايى دار يا تله هاى قفسى پیشنهاد مى شوند، اما هنوز هم حيوانات وحشى سعى مى كنند فرار كنند و در نتيجه دندان هايشان مى شكنند و آسيب هاى جدى به آنها وارد مى شود. تله گذاری مشکلات ديگرى هم دارد، مِن جمله مى توان به تله افتادن حيواناتى از گونه هاى ديگراشاره کرد مانند: سگ ها، گربه ها، پرندگان و غيره كه مد نظر تله گذار نيستند و صدمه مى بينند و كشته مى شوند. در نتیجه به سلامت جمعيت حيات وحش آسيب مى رسانند. تله گذاران اين نوع حيوانات را «زباله» مى نامند چون هيچ نوع ارزش اقتصادى ندارند.
تله گذارى تجارى بيشتر در ايالات متحده، كانادا و روسيه و به ميزان كمتر در آرژانتين و نيوزيلند صورت مى پذيرد.
هر ساله چهار ميليون حيوان وحشى به وسيلۀ 160 هزار تله گذار نيمه وقت كه تأمين كننده پوست صنعت مد هستند، كشته مى شوند. يك دهه قبل، وضعيت از اين هم بدتر بود: 17 ميليون حيوان وحشى به خاطر پوستشان توسط 300 هزار تله گذار كشته شدند.
با اين همه، آمار نشان مى دهد كه تعداد تله گذاران كاهش يافته است. ممنوعيت اتحاديۀ اروپا بر واردات پوست از كشورهايى كه از تلۀ پاگير استفاده مى كنند و سال ها گفتگو و فشارهاى تجارى بر دولت هاى ايالات متحده و كانادا، تأثير چشمگيرى بر استفاده از تله ها داشته است.
بخش سوم حیوانات وحشی را اینجا بخوانید.