بخش پایانی حیوانات خانگی به پرسش و پاسخ های متفاوت در این خصوص اختصاص دارد.
پرسش: آیا من باید یك پناهگاه راهاندازی كنم؟
پاسخ: تا حدودی، وقتی یك انجمن حمایت از حیوانات مسئولیت پناه دادن و خانه یابی برای حیوانات بی سر پناه را به عهده میگیرد، مسئولیت را از دوش صاحبان آنها بر میدارد. این كار به آنها اجازه میدهد این طور فكر كنند كه اشكالی ندارد اگر حیوانشان را به پناهگاه بدهند (یا رهایش كنند تا بعداً گرفته شده و به پناهگاه منتقل گردد)، چون «SPCA مهربان» به جای آنها از او مراقبت خواهد كرد. همچنین به مسئولان امکان میدهد در مورد فراهم كردن خدمات كنترل حیوانات بی سر پناه برای مردم از خود سلب مسئولیت كنند و با ترفند آن را منوط به كمكهای مالی آنان نمایند. بنابراین میتوان گفت پناهگاه ها مشكل حیوانات بی سر پناه را حل نمیكنند؛ مگر آنكه در كنارش دست به آموزش و مبارزه هم بزنند. راه های مختلفی برای مواجه شدن با رفاه حیوانات خانگی وجود دارد كه راجع به بسیاری از آنها در اینجا بحث و گفتگو شد. WSPA همچنین گزارشی تحت عنوان «جایگزین هایی برای پناهگاه های حیوانات» دارد كه در آن، پیرامون این ایده به طور مبسوط شرح داده شده است.
پرسش: آیا نگهداری از حیوانات وحشی / كمیاب به عنوان حیوان خانگی درست است؟
پاسخ: نه. حیوانات وحشی و كمیاب (غیربومی) برای پرورش و نگهداری در خانه مناسب نیستند. آنها دارای نیازهای پیچیده ای هستند كه برآورده كردنشان دشوار است. بیشتر افراد نه از نظر مالی و نه از نظر تجربه صلاحیت نگهداری صحیح از آنها را ندارند. تخمین زده میشود كه حدود 90% اینگونه حیوانات در دو سال اول اسارت میمیرند. بسیاری از حیوانات وحشی كه زندگی كردن در محیط شهری به آنها تحمیل میشود به انسانها ومخصوصاً کودکان صدمه میزنند و بقیه هم اگر در محیط رها شوند، میتوانند خسارات گران و جبرانناپذیری به اكوسیستم وارد نمایند.
پرسش: با سگهای خطرناك چه میكنید؟
پاسخ: تلاشهای زیادی برای كنترل سگهای خطرناك به عمل آمده است؛ ازجمله كوشش در وضع قوانین جدی و سختگیرانه در پی تقاضاهای مردم كه رسانه ها با انتشار گزارش هایی از حملۀ این سگها به بچهها جو آن را ایجاد میكنند. بیشتر انجمنهای حمایت از حیوانات، کنترل (كشتن) سگها تنها براساس نژاد را محكوم میكنند. روشهای كنترلی كه از شدت كمتری برخوردارند، لازم میدانند كه همۀ سگهایی كه خطرناك تشخیص داده میشوند شناسایی شوند، سوابقشان ثبت گردد، عقیم شوند، و در موقع حضور در اجتماع به وسیلۀ پوزه بند و قلاده مهار شوند. در واقع كنترلی كه تنها براساس نژاد باشد نه تنها موجب استنباط نادرست از همۀ سگهای آن نژاد میگردد (بدون در نظرگرفتن خلق و خوی شان)، بلكه در عین حال، سگهای خطرناك سایر نژادها را از این طبقه بندی مستثنا میكند.
پرسش: چرا كشتن بلا استثنای حیوانات بی سر پناه كارساز نیست؟
پاسخ: كشتار بلا استثنای حیوانات بی سر پناه، مثال خوبی از مقابله فقط با محصول نهایی و توجه نداشتن به سرمنشأ مشكل است و هرگز راه درستی برای از بین بردن همۀ حیوانات بی سر پناه نیست. در ضمن به خطر انتشار بیماریهای مسری نیز افزوده میشود. معمولاً كشتن حیوانات بی سر پناه به منظور جلوگیری از انتشار بیماری هاری صورت میگیرد اما در عمل نشان داده شده است كه این كار چندان تأثیری در رسیدن به این هدف ندارد. از سوی دیگر، معلوم شده است كه واكسیناسیون همگانی به کاهش و یا نابودی هاری در مناطق شهری و روستایی منتهی میگردد، چه با عقیمسازی همراه باشد و چه نباشد. لطفاً به قسمت «سایر منابع» در همین بخش مراجعه فرمائید که نمونه هایی از کمپین های واکسیناسیون موفق را نشان می دهد.