بخش چهارم حیوانات مزرعه
فویه گرس محصولی چسبناك و خمیری است كه از جگر غازها و اردكهایی كه با زور در گلویشان غذا می ریزند، تهیه میشود. روند با زور غذا دادن به این ترتیب است كه ابتدا لوله ای از حلق حیوان به داخل مری فرستاده میشود و سپس مقادیر زیادی مواد غذایی فشرده و غلیظ شده از طریق این لوله به شكم حیوان ریخته میشود. معمولاً اردكها به مدت 15 – 12 روز، روزی دو بار و غازها به مدت سه هفته روزی سه بار به اجبار غذا داده می شوند. این كار سبب استحالۀ جگر و چربی شده و نهایتاً منجر به مرگ سلولهای جگر و بزرگ شدن بیش از حد آن میشود ـ که گاه تا به ده برابر اندازۀ اصلی میرسد. با زور غذا چپاندن در شكم این حیوانات سبب رنج و عذاب فوق العاده زیاد در این حیوانات شده و علاوه بر آن، به علت سنگینی جگر، آنها به زحمت قادر به راه رفتن هستند و سخت نفس میكشند.
كمیتۀ علمی اتحادیۀ اروپا در رابطه با سلامت و رفاه حیوانات در سال 1998 گزارشی منتشر كرد كه براساس آن: «با زور غذادادن به حیوانات، آنگونه كه اكنون انجام میشود با رفاه حیوانات مغایرت دارد.» و اعلام کرد که «باید روشهایی كه موجب درد و رنج قابل اجتناب میشوند، ممنوع گردند. هدف ما به ترتیب اولویت عبارتند از: پایین آوردن میزان مرگ و میر و بیماری، كاهش درد و عذابی كه حیوانات در جریان كار احساس میكنند و اجازه دادن به حیوانات در پرداختن به فعالیتهای رفتارطبیعی خود».
اول آوریل 2005 در اسرائیل قانون منع غذا دادن اجباری به اردكها و غازها جهت تهیه فویه گرس، وضع شد. این ممنوعیت پس از تمدید یک دورۀ یکسال و نیمه اجرا شد، وقتی که دادگاه عالی اسرائیل در آگست 2003 تهیه فویه گرس را بخاطر رنج غیرقابل قبول و نقض حقوق حیوانات و غیر معتبر بودن قوانینی که اجازه این کار را می دادند، محکوم کرد.
برخی کشورهای دیگر من جمله: دانمارک، نروژ، آلمان و لهستان هم قوانینی برای منع غذا دادن اجباری وضع کردند. کشورهایی مثل انگلیس، سوئد، فنلاند و سوئیس قانون خاصی ندارند. اما قانون حمایت از حیواناتشان به گونه ای تفسیر می شود که مردم می فهمند تغذیه با زور، مجاز نیست.
گوشت گوساله: بیشتر گوشت گوساله از آنهایی تأمین میشود كه در جایگاه های كوچك و در محیطی خشك و لم یزرع و بدون ارتباط با سایر گوساله ها پرورش مییابند. در این جایگاه ها امكان حركت بسیار كم است و تنها میشود چند قدم به جلو یا به عقب رفت. گوساله ها تقریباً هیچ كاری جز درازكشیدن و ایستادن نمیتوانند انجام دهند. به علت فقدان حركت و فعالیت، بعضی از گوساله ها بین 6 ـ 4 ماهگی كه باید برای كشته شدن به كشتارگاه فرستاده شوند به زحمت قادر به راه رفتن هستند.
در طبیعت گوساله ها معمولاً دو هفته از پستان مادرشان شیر میخورند و در دو هفتگی خوردن غذای جامد را آغاز میكنند، اما به گوساله هایی كه در سیستم جایگاه های انفرادی پرورش مییابند غذای جامد داده نمیشود و به آب نیز دسترسی ندارند. رژیم غذایی آنها منحصر به یك مایع جایگزین شیر است كه آنها از درون سطل مینوشند. فقدان غذای جامد سبب رشد و تحول غیرعادی سیستم هاضمۀ گوساله ها شده و میل طبیعی آنها را به جویدن سرکوب می کند. اسارت، محرومیت از ارضای میل مكیدن و فقدان غذای جامد سبب رفتارهای عصبی در گوساله ها میگردد.
در سال 1995 كمیتۀ دامپزشكی و علمی كمیسیون اروپا گزارش جامعی دربارۀ رفاه گوساله ها منتشر کرد و به نتایج مهمی دست یافت:
«بهترین شرایط برای پرورش دادن گوساله های كوچك، قرار دادن آنها در كنار مادرانشان است. به نحوی كه بتوانند از پستان مادرشان شیر بنوشند، بچرند و با سایر گوساله ها در ارتباط باشند.»
«گوساله ها از رفاه بسیار كم و بدی برخوردارند وقتی كه: در جایگاه های انفرادی نگهداری میشوند و جای كافی برای راحت درازكشیدن ندارند، از هیچ نوع ارتباط اجتماعی مستقیمی برخوردار نیستند و فاقد هرگونه بستر یا وسیله ای برای كندوكاو هستند.»
«به منظور فراهم كردن محیطی مناسب برای تحرک، جستجو، و ارتباط اجتماعی آزاد، گوساله ها باید گروهی نگهداری شوند.»
گوساله هایی كه به آنها فقط غذای مایع وکم آهن داده میشود «میتوانند به بیماریهای جسمانی جدی مبتلا شوند و رفتارهای بسیار غیرعادی از خود نشان دهند و ناهنجاری هایی در جهاز هاضمه داشته باشند.»
جایگاه های كوچك برای گوساله ها از سال 1990 در بریتانیا ممنوع شد و از سال 2007 در سراسر اتحادیۀ اروپا ممنوع خواهد بود.
قدرت نتیجهگیری كمیتۀ دامپزشكی و علمی نقش مهمی در ترغیب اتحادیۀ اروپا در غیرقانونی اعلام كردن سیستم جایگاه های انفرادی داشت.
بخش پنجم حیوانات مزرعه را اینجا بخوانید.
.