بخش سوم
رفاه حيوان آزمايشگاهى مى تواند هم از نظر وضعيت زندگى و هم از نظر شيوۀ كار ـ كه ممكن است درد و رنج كم، متوسط، يا بسيار زيادى را به همراه داشته باشد ـ به خطر افتد.
بعضى از موافقانِ استفاده از حيوانات در تحقيقات و آزمايشگاه ها ادعا مى كنند كه زندگى در آزمايشگاه چندان هم بد نيست زيرا محيط كاملاً تحت كنترل فیزیکی است و از نظر: درجه حرارت، رطوبت، نور، غذا، آب، نبودن حيوانات شكارچى و بيمارى، تحت نظارت قرار دارد. با اين حال، غيرممكن است محيط آزمايشگاه را طورى ساخت كه بتواند جوابگوى همۀ نيازهاى رفتارى حيوان باشد و قادر باشد او را بر سر ذوق آورده و به فعاليت وادار كند.
بيشتر لانه هايى كه در اختيار حيوانات گذاشته مى شوند، كوچك و بی امکانات هستند. در حالى كه حيوانات به محيطى نياز دارند كه كمى آنها را به چالش بكشد تا حوصله شان سر نرود و جلوى کسالت آنها را بگيرد. از نظر رفاهى، چه لانه هاى تك نفره و چه گروهی، هر كدام اشکالات خودشان را دارند و ممكن است رفاه حيوان را با تنهايى يا شلوغى بيش از حد به خطر بياندازند. اين امرممكن است باعث شود حیوان به خودش آسیب بزند و يا در مواردى كه حيوانات ناسازگار هم قفس مى شوند، به یکدیگر حمله کنند و زخمی شوند.
روش هايى براى بهبود رفاه حيوانات آزمايشگاهى، از جمله ارتقاء کیفیت محيط زندگى آنها وجود دارد. بهتر كردن محيط زندگى اين حيوانات نبايد «تجمل» به حساب بيايد بلكه اين يك نياز اوليه و مهم است.
بيشتر شيوه هايى كه براى آزمايش كردن به كار مى روند تا حدى در حيوان ترس و استرس ايجاد مى كنند. بطور کلی باید براى حيواناتى كه تحت آزمايشات دردناک قرار می گیرند، بیهوشی و بی حسی تجويز شود اما اين كار هميشه انجام نمى شود زيرا يا غيرضرورى شمرده مى شود و يا محققان فكر مى كنند كه مصرف داروهاى بى حسّى و مسكّن ممكن است روى نتيجۀ آزمايش تأثير بگذارد.
حتى امور روزمرّۀ آزمايشگاهى از قبيل: دست زدن به حیوان، تزريق، خون گرفتن و رد كردن لوله از دهان به داخل شكم در حيوان ايجاد استرس مى كنند. واكنش حيوان به يك متصدى باتجربه و يك متصدى بى تجربه فرق مى كند و نشان مى دهد كه آموزش پرسنل آزمايشگاه در مورد برخورد اخلاقی با حيوانات، از اهميت زيادى برخوردار است. از آن گذشته حیواناتِ ترسیده، نشانه های فیزیولوژیکی غیرطبیعی نشان می دهند و ممکن است رفتارشان تغییر کند که این مسئله بر نتایج علمی تأثیر می گذارد و اغلب اين تأثير منفى است.
معمولاً حيوانات آزمايشگاهى پس از اتمام آزمايش كشته مى شوند. تا جايى كه اين عمل به نحو انسانى و مؤثر انجام مى شود، كشتن يك مشكل رفاه حيوانی محسوب نمى شود بلكه يك مسئلۀ اخلاقى به حساب مى آيد. موضوع ديگرى كه در ارتباط با كشتن حيوانات آزمايشگاهى مطرح است، نابود ساختن حيواناتى است كه براى اين منظور پرورش داده شده اند اما مورد استفاده قرار نگرفته اند. تعداد اين حيوانات احتمالاً 50% بالاتر از ارقامی است كه آمار رسمى اعلام مى كنند.
منابع: اكثر حيوانات آزمايشگاهى اصلاً براى همین منظور پرورش داده مى شوند. با اين حال تعدادى از اين حيوانات از طبيعت صيد مى شوند و يا از جمعيت حيوانات بى سرپناه تأمين مى شوند. «انجمن اروپایی حمايت از حيوانات مهره دارى كه براى اهداف آزمايشی و ساير مقاصد علمى استفاده می شوند» (ماده 21)، استفاده از حیوانات بی سرپناه را ممنوع كرده است. اين ماده اعلام مى دارد كه: «حيوانات بى سرپناهى كه به گونه هاى اهلى شده تعلق دارند نبايد در هيچ يك از مراحل آزمايش مورد استفاده قرار گيرند».
سهامداران: معمولا مردم نمی دانند كه بودجۀ تحقيقات حيوانى به وسيله عده اى سهامدار تأمين مى شود. شركتهاى تجارى از قبيل: Procter & Gamble, Unilever and Colgate-Palmolive، اخيراً بيش از نيمى از این آزمایشات را تأمین بودجه کرده اند. بسيارى از مؤسسات خيريۀ تحقيقات پزشكى، از قبيل مؤسسات پژوهش درباره قلب و سرطان نیز روى این گونه تحقیقات سرمايه گذارى مى كنند. بسيارى از دولت ها از پول ماليات مردم، بودجۀ آزمايش روى حيوانات در آزمايشگاه هاى داخلى و دپارتمان هاى علوم دانشگاه ها را تأمين مى كنند، بدون اینکه مالیات دهندگان بدانند پولشان کجا مصرف میشود مثل همان كارى كه اتحاديۀ اروپا انجام مى دهد.
شفافيت: بيشتر تحقيقات از چشم جامعه پنهان نگه داشته مى شوند. كميته هاى نقد اخلاقى، طرح ها را پشت درهاى بسته بررسى مى كنند و با آن كه تعداد حيوانات مورد استفاده به ارقامى كه نشان دهندۀ هدف آزمايش و گونه هاى مورد استفاده در آن هستند، تبديل مى شوند ولى تعداد آنها در هر آزمايش به تنهايى مشخص نمى شود. گزارش هاى آزمایش براى عموم مطرح نمى شوند و اغلب مقدار و منبع سرمايه گذارى نامعلوم است. به عبارت ديگر، آزمايش روى حيوانات درهاله اى از ابهام قرار دارد.
سهم تحقيقات حيوانى در سلامت انسان: بيشتر محققانى كه روى حيوانات كار مى كنند واقعاً باور دارند كه تحقيقاتشان به پيشرفت سلامت انسان كمك مى كند. مخالفان تشريح حيوانات زنده مدعى هستند كه آنها نيز خواهان پيشرفت سلامت انسان هستند، اما نه به قيمت کشتار غیراخلاقی حیوانات… آنها مى گويند كه در نقش حيوانات آزمايشگاهى در سلامت انسان مبالغه مى شود. این افراد انكار نمى كنند كه آزمايش بر روى حيوانات در گذشته كمك بزرگى به پيشرفت سلامت انسان كرده است اما مى گويند كه پيشرفت لزوماً بر استفاده از حيوانات متكى نيست. بيشتر اين پيشرفت ها نتيجه مشاهدات كلينيكى بودند و بعدها در آزمايشگاه ها روى حيوانات آزمايش شدند تا نتايج حاصل از مشاهدات انسانی تأیید گردند. نقش تحقيقات بالينى، يعنى آزمايش دارو روى انسان ها قبل از فرستاده شدن به بازار، هنوز هم امروزه بسیار مهم است.
معتبر بودن داده ها و اطلاعات حيوانى: اعتبار آزمايش هاى حيوانى دارد زیر سؤال می رود. مثلاً بعضى از سم شناسان قبول دارند كه نحوۀ تأثير بعضى از مواد شيميايى بر حيوانات، با نحوۀ تأثيرگذاری بر انسان ها متفاوت است. اگر چه حيوانات در بعضى از موارد مانند: فيزيولوژى، هورمون ها، قابليت احساس درد مشابهت هاى زيادى با انسان ها دارند اما در ميزان متابوليسم سلولیشان، تفاوت های مهمى وجود دارد.
براى مثال آسپيرين آن قدر براى حيوانات سمى است كه در موش ها سبب نقص مادرزادى مى شود و گربه ها تنها مى توانند هر سه روز حدود بيست درصد مصرف انسان ها را تحمل كنند والا مى ميرند. آيبوپروفن، يك مسكن ديگر انسانى، حتى مصرف بسيار كمش باعث از كار افتادن كليۀ سگ ها مى شود و همینطور پنى سيلين در ابتدا ناديده گرفته شد زيرا با آن كه باكترى ها را در ظرف کشت میکروب از بین برد ولى روى خرگوش اثرى نداشت. تنها سال ها بعد بود كه آلكساندر فلمينگ با نااميدى، آن را به يك انسان بيمار داد و كشف كرد كه مى تواند عفونت باكتريايى را در انسان نابود كند.
اخيراً بعضى از مطالعات به طور جدى به استفاده از پريمات ها (ميمون هاى انسان نما) وعلی الخصوص شامپانزه ها، در تحقيقات بيومديكال نظر دارند. اين استدلال اخلاقى كه نبايد از نزديكترين خويشاوندمان در تحقيقات بيومديكال استفاده كنيم بايد كافى باشد، با اين همه، عدم اعتبار داده هاى علمى در رابطه با مدل قرار دادن پريمات ها براى بيمارى هاى انسانى، احتمالاً مؤيد اين مطلب است. براى مثال حالا می دانیم عوارض و نشانه هايى كه شامپانزه هاى آلوده به ويروس ايدز از خود نشان مى دهند، با آنچه انسان هاى مبتلا به ايدز از خود بروز مى دهند كاملاً متفاوت است.
در پنجمين كنگرۀ جهانى جايگزين ها و استفاده از حيوانات در علوم حياتى، در برلين در ماه آگوست 2005 قطعنامه ای توسط WSPA و25 انجمن حمایت از حیوانات دیگر امضا شد که طی آن استفاده از پریمات ها در تحقیقات بیومدیکال پایان یافت.
نه تنها بين انسان ها و حيوانات فرق هایی هست بلكه حتى بين گونه ها و جنسيّت ها و گروه هاى سنى مختلف يك گونه هم، تفاوت وجود دارد. پيش بينى داده هاى حيوانى براى انسان ها سؤال برانگيز است.
به گفتۀ دكتر رالف هى وود، مدير بخش تحقيقات علمى مركز هانينگتون در بريتانيا (يك استفاده كننده عمده از حيوانات براى تحقيقات): «در آزمایش سم روی انسان و حیوان، بهترين گمانه زنى برای تشابه واکنش های منفی، جايى بين 5% تا 25% است».
به عبارت ديگر، آزمايش هايى كه بر روى حيوانات انجام مى شود در بهترين حالت، تنها يكى از چهار عارضه اى را كه ممكن است انسان از خود بروز دهد، آشكار مى كنند. ولی تا زمانى كه دارويى را روى افراد مختلف آزمايش نكنيم، متوجه نمی شویم كه كداميك از اين چهار عارضه در انسان اتفاق مى افتد.
تشخيص عوارض جانبى نامطلوب: هر سال داروهايى كه در آزمایش روی حیوانات، ايمن تشخيص داده شده اند به علت ايجاد عوارض جانبى جدى و حتى مرگبار در انسان ها از بازار خارج مى شوند. واکنش های نامطلوب داروها چهارمين عامل مرگ و مير در دنياى غرب است و هر سال تنها در ايالات متحده 100000 قربانى می گیرد. تاليدوميد (Thalidomide)، اُپرن (Opren)، فيائو (Fiau) و اِرالدين (Eraldin) همه داروهايى بودند كه در انسان عوارض جانبى بسيار جدى (اغلب مرگ) ايجاد كردند؛ عوارضى كه در آزمايش اين داروها بر روى حيوانات مشخص نشد. در دسامبر 1997 تروگليتازون (Troglitazone)، داروى بيمارى ديابت، تنها پس از سه ماه از بازار خارج شد. اين دارو با آن كه تمام مراحل تست هاى حيوانى را گذرانده بود، پس از مصرف انسان ها موجب 130 مورد نارسایی كبد و مرگ شش نفر شد. همچنين داروى آرتروز واياكس (Vioxx) آنچنان عوارض جانبى نامطلوبى از خود به جا گذاشت كه کمپانی داروسازى مِرك مجبور شد چيزى بيش از 250 ميليون دلار غرامت بپردازد. با اين حال، حاميان تحقيق ادعا مى كنند كه در مورد آمار داروهاى از بازار خارج شده و كسانى كه از عوارض جانبى آنها رنج مى برند مبالغه مى شود.
برخی منابع تخمین می زنند که تنها یک درصد از واکنش های دارویی منفی در آزمایشات حیوانی تشخیص داده می شوند. دلیل این امر تا حدی بخاطر این است که علائم رایجی مثل حالت تهوع، سرگیجه، سردرد و اختلال بینایی اصولاً در حیوانات غیرقابل تشخیص است. علاوه بر این، عمر حیواناتی که معمولاً در آزمایشگاه ها بکار گرفته می شوند تا 66 برابر کوتاه تر از عمر انسان است که پیش بینی عوارض جانبی بلند مدت را دشوار می کند.
بخش بعدی را اینجا بخوانید