بخش دوم
این برنامه تحت عناوین مختلفی اجرا میشود مانند:
به تله بیانداز ـ عقیم كن ـ رها كن (TNR= Trap,Neuter and Release)
یا كنترل زاد و ولد حیوانات (ABC= Animal Birth Control) و معنی همۀ آنها این است که حیوانات بی سر پناه گرفته شده و پس از عقیمسازی و واکسیناسیون، درست در همان جایی كه گرفته شده اند رهاسازی شوند. منافع این كار:
- كاهش انتقال بیماریهای عفونی قابل سرایت از حیوان به انسان
- عقیمسازی حیوانات به علت حذف انرژی مصرفی برای زادوولد، به بهبود سلامت آنها كمك میكند و خطر آسیب و انتقال بیماریهای مربوط به زادوولد را كاهش میدهد.
- عقیمسازی یك حیوان بی سر پناه این اطمینان را به وجود می آورد كه او دیگر بچه هایی به وجود نخواهد آورد كه مانند خودش زندگی پررنج و عذابی را پشت سر بگذرانند و در سنین جوانی بمیرند.
- بازگرداندن حیوان عقیم شده به محل زندگی سابق او از مهاجرت حیوانات بی سر پناه دیگر به آن منطقه میكاهد.
- سگ های خیابانی می توانند به صورت بیولوژیكی جمعیت جوندگان را کنترل کنند.
اگر عقیمسازی برنامه CNR در سطح بالا و كافی انجام گیرد، در اصل میتواند جمعیت حیوانات بی سر پناه را ثابت و سالم نگهدارد. درصد حیواناتی كه به عقیمسازی نیاز خواهند داشت به میزان تولید مثل و بقا در آن جمعیت حیوانی خاص بستگی خواهد داشت. اگرچه، بگیر ـ عقیم كن ـ رها كن هم تا زمانی كه جمعیتی از حیوانات صاحب دار وجود دارند كه در دسترس تیم انجام دهندۀ این برنامه نیستند و در نتیجه عقیم نمیشوند، نمیتواند در درازمدت به تنهایی به مشكل حیوانات بیسرپرست بپردازد. یعنی CNR بخودی خود منجربه کاهش چشمگیر میزان جمعیت نخواهد شد. بلکه CNR باید بعنوان روشی موقت تلقی شود که جمعیت حیوانات خیابانی فعلی را تثبیت می کند. در حالی که سرمنشأ حیوانات بی سرپرست نیز در دراز مدت مورد توجه قرار می گیرد.
همچنین آگاهی از این نکته ضروری است که CNR در ایجاد فرهنگ مالكیت مسئولانه، مؤثر است. زیرا بعضی از این حیواناتی كه گرفته میشوند صاحب دارند و یا متعلق به محلۀ خاصی هستند كه در كوچه ها پرسه می زنند. در چنین وضعیتی مسئولیت عقیمسازی و واكسیناسیون باید به عهدۀ صاحب حیوان یا محله گذاشته شود. از این رو یك برنامه عقیم و واكسینه كردن كه با شركت و آموزش صاحبان حیوانات یا محلهها باشد در درازمدت مؤثرتر از CNR خواهد بود.
در اینجا لیستی از الزاماتی كه به جای CNR میتوانند روش مناسبی به حساب آیند، آورده شده:
- اكثر جمعیت حیوانات بی سرپناه بدون صاحب هستند، اما اگر در واقع بیشتر حیواناتی كه در شهر پرسه میزنند صاحب دارند یا به محله ای تعلق دارند، پس برنامۀ عقیمسازی و واكسینه كردن آنها بهتر است با شركت مردم محله باشد تا استفاده از روش CNR.
- حیوانات بی سر پناه، منشأ اصلی نسل آیندۀ حیوانات خیابانی هستند، البته اگر بتوانند با موفقیت به زاد و ولد بپردازند. اگر حیواناتی كه در خیابان زندگی میكنند به نظر نمیرسد كه قادر باشند توله های خود را بزرگ كرده و به مرحله بلوغ برسانند، پس ریشۀ حیوانات بی سرپناه از حیوانات صاحب دار نشأت میگیرد و این ها هستند كه باید هدف برنامۀ عقیم سازی قرار گیرند.
- محیط هم میتواند پرسه زنی آزادانه حیوانات را تقویت کند، در صورتی كه در شرایط رفاهی مناسبی قرار داشته باشند، مثلاً عبور و مرور ماشینها كم یا سبک باشد و منابع غذایی در دسترس باشند.
- مردم محلی می خواهند جمعیت حیوانات بی سرپرست محله را به عنوان بخشی ازجامعۀ خویش حفظ كنند و بدون حمایت این مردم نه تنها جلوبردن برنامۀ عقیم سازی مشكل خواهد بود، بلكه سلامت و ایمنی سگهای بازگردانده شده به محل قبلی قابل تضمین نیست.
- برنامه باید هم از سوی مردم و هم از سوی دولت حمایت شود. بدون چنین حمایتی، باز هم سلامت و ایمنی سگهای بازگردانده شده به محل قبلیشان قابل تضمین نخواهد بود.
- چنین استنباط میشود كه CNR در كوتاه مدت موفق به ثبات جمعیت حیوانات بی سر پناه میگردد، ولی باید با برنامۀ درازمدتی كه توجهش به منشأ و دلیل به وجود آمدن حیوانات بیسرپناه است همراه باشد و هدفش به وجود آوردن فرهنگ درست و مسئولانۀ مالكیت حیوانات باشد و نهایتاً در پی این باشد كه همۀ حیوانات خانگی صاحبانی مسئول و دلسوز داشته باشند.
با وجود آنكه CNR میتواند بسیار مؤثر باشد، محدودیت های زیادی در استفاده از آن وجود دارد. این اصل مهم را باید بخاطر داشت كه رفاه و خوشبختی حیوانی كه گرفته و عقیم شده و به محل سابق خود باز گردانده شده، جزء مسئولیتهای CNR می شود. بازگرداندن حیوان به محل سابق زندگی او پایان مسئولیت نیست بلكه سرنوشت این حیوانات نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
فهرست زیر نمونه موقعیت هایی است كه روش بگیر ـ عقیم كن ـ رها كن ( CNR) مناسب نیست و كارآیی ندارد:
- جایی كه حیوانات بی سر پناه بدون استثنا كشته میشوند. در چنین وضعیتی، اجرای برنامۀ CNR تلف كردن وقت و پول است.
- جایی كه محیط مناسب نیست. مناطق دورافتاده و وسیعی كه ماشینها با سرعت در آنجا آمد و شد دارند برای برنامۀ CNR مناسب نیستند. رهاكردن حیوان در منطقه ای كه احتمال زیرماشین رفتن و تصادف، بسیار بالاست خلاف قوانین رفاه حیوانات است.
- جایی كه مردم متعصب هستند. اینطور نیست كه همۀ مردم حیوانات بی سر پناه را دوست داشته باشند. گاه اعتقادات شدید مذهبی و دلایل فرهنگی سبب نگرش منفی نسبت به یك گونه خاص حیوانی میشود. باید سعی کرد تا به مردم دربارۀ نتایج مفید برنامۀ CNR آموزش داده شود. با این همه نظرات مردم محلی باید در نظر گرفته شود زیرا آنها حق دارند در مورد محیط خود نظر دهند. عكسالعمل مردم موقع بازگرداندن سگها هم باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. خشونت و سوءاستفاده از حیوانات خیابانی واقعیت تلخی است كه باید به آن توجه شود.
از بحث بالا نتیجه گرفته میشود كه CNR تنها در موارد محدود و خاصی كارآیی دارد و اغلب برای گربه ها مناسبتر از سگهاست.
اگر CNR برای منطقه ای مناسب تشخیص داده شد، چند عامل مهم باید در نظر گرفته شود:
حساسیت مردم محلی
باید از کمپین های آموزشی و روابط عمومی (Public Relations=PR) جهت توضیح دادن برنامه برای مردم محلی و جلب كمك و حمایت آنان، استفاده کرد. این كار میتواند به طرق مختلف صورت پذیرد از جمله: تلویزیون، رادیو، بروشور، رؤسا و رهبران محلی و اعلامیههای عمومی. طرز فكر مردم محلی تأثیر بسیار زیادی در موفقیت برنامۀ CNR دارد. در واقع اگر مردم محله ای از حیوانات بی سر پناه متنفر هستند یا نسبت به آنها خشونت نشان می دهند، بهتر است برنامۀ CNR در آن محله اجرا نشود.
گرفتن حیوانات
گرفتن حیوانات برای برنامۀ CNR باید به طریقی انسانی صورت گیرد. نحوۀ گرفتن حیوانات به شرایط محلی، نوع و رفتار حیوانات مزبور بستگی دارد. مبنا را باید بر این بگذاریم كه موقع گرفتن حیوان تا حد ممكن خطر صدمهزدن و استرس را كاهش دهیم. این كار را میتوان با آموزش مفهوم رفاه حیوانات و لزوم رفتار ملایم و انسانی با حیوانات به تیمی كه مسئول گرفتن حیوانات هستند، و دلگرمی و مشاركت دادن آنها در همۀ روند برنامۀ CNR و ایجاد مسئولیت و علاقه نسبت به خود حیوانات انجام داد.
مرگ با ترحم
بعضی از حیوانات برای بازگرداندن به محل سابق خود و زندگی در میان بی سر پناهها مناسب نخواهند بود. حیوانات خیلی پیر، خیلی جوان یا مریض نباید دوباره به خیابانها، جایی كه بی تردید رنج زیادی را تحمل خواهند كرد، برگشت داده شوند. حیواناتی كه ناقل بیماریهای مهلك و مسری (مانند دیستمپر و یا تومورهای مقاربتی پیشرفته) هستند كه سایر حیوانات بی سر پناه را به خطر میاندازند، نیز باید خوابانده شوند. حیوانات پرخاشگر هم چون قابل واگذاری به خانهها نیستند باید به همین روش حذف شوند.
واكسیناسیون
معالجات پیشگیرانه به شكل واكسن باید در اختیار همۀ حیوانات قرار گیرد. این كار برای كاهش دادن خطر انتقال بیماریهای حیوانی و سایر بیماریهای عفونی است كه میتوانند سلامت حیوانات عقیم شده را به خطر بیاندازند. یكی از اصول برنامۀ CNR این است كه حیوانات عقیم شده در برنامۀ CNR باید تا جایی كه ممكن است سالم نگه داشته شوند.
روشهای عقیمسازی
خود عمل عقیمسازی باید در بالاترین حد استاندارد انجام شود. حیوانات بی سر پناه از مراقبتهای لوکس بعد جراحی كه حیوانات صاحب دار از آن برخوردارند، بیبهره هستند. بنابراین در همۀ عملهای عقیم سازی كه برای حیوانات بی سر پناه انجام میپذیرد باید از حداكثر بهداشت و ضدعفونی و روشهای مدرن جراحی با استانداردهای بالا استفاده شود. در آینده ممکن است از روش های شیمیایی برای عقیم سازی استفاده شود ولی در حال حاضر، هیچ روش دارویی برای عقیم سازی حیوانات كه مناسب برنامۀ CNR باشد، ابداع نشده است.
علامتگذاری
حیوانات عقیم شده باید با علامتی دائمی نشانهگذاری شوند تا معلوم باشد كه عقیم شده اند. نوع علامت دائمی بستگی به شرایط محلی دارد و ممكن است به اشكال مختلف از جمله: برش دادن گوش، تتو كردن و یا گذاشتن میكروچیپ باشد.
اگر این علامت قابل دیدن نباشد، باید از وسیله ای مشهود استفاده کرد مثل قلادۀ رنگی؛ تا از گرفتن مجدد آنها جلوگیری شود و برای مردم و مسئولین قابل شناسایی باشند.
بازگرداندن: باید حیوان را به نزدیکترین نقطۀ محلی که گرفته شده، بازگردانیم و مطمئن شویم قلمرو سابق خویش را پیدا می کند و گم نمی شود یا موقع عبور از آنجا مورد حملۀ سایرین قرار نمی گیرد.
«هر پروژه ای كه من در آن شركت داشته ام با موانع زیادی روبرو بوده است كه باید بر آنها غلبه می کردم . در امارات متحدۀ عربی من باید عده ای از كارگران شهرداری را تعلیم می دادم تا به مسئول سگها تبدیل شوند. بزرگترین مشكل من در این كار وقتی بود كه سگ كشهای سابق را وادارم كه سگ را واقعاً لمس كنند، زیرا این حیوان از نظر آنها نجس بود. عاقبت، من مجبور شدم روشی ابداع كنم كه با استفاده از آن حیوان درون یك كیسۀ برزنتی قرار میگرفت كه آنها میتوانستند بدون دست زدن به حیوان، سگ را حمل كنند. اینگونه تفاوت های فرهنگی، بزرگترین مشكل در كار ماست.»
برایان فالكنر، مشاور ارشد، راه حلهای حیوانات بیسر پناه
بخش سوم حیوانات خانگی را اینجا بخوانید